Days of rain and spring [Z.M] [L.S]

مقدمه

سلام و سخنی کوتاه:

🖋امیدوارم حالتون خوب باشه لازم دونستم یه مقدمه کوتاه در مورد داستان بزارم.
داستان فن فیکه لازم به گفتن نیست که من طرفدار وان دی بودم و هنوزم هر کدوم رو که جدا شدن دنبال میکنم و طرفدارشونم.
نوشتن فن فیک اونم از نوعی که من انتخاب کردم چالش های خاص خودشو داره میخوام بگم که اتفاقات، لوکیشن، آدم ها و جریاناتی توی داستان هستن که خیلی هاشون تو واقعیت نبودن یا ما خبر نداریم و من اینجا روایت دیگه ای رو مینویسم که بعضی هاشون تو واقعیت اعضای وان دی اتفاق افتادن پس اگه موارد مشابه ندیدید اون رو حمل بر ندونستن یا اشتباه دونستن نویسنده از اتفاقات اون سالها تا الان، نزارید.
مدت های طولانی برای نوشتنش ایده پردازی کردم و امیدوارم بتونم بخوبی چیزی که تو ذهنمه بنویسم طوری که این داستان نه فقط برای طرفداران وان دی و کسانی که میشناسنشون بلکه برای همه مخاطبام حرفی برای گفتن داشته باشه.
از یازده سالگی دست به قلم شدم و به جرات میتونم بگم کاری توی دنیا برام از نوشتن جذابتر نیست و باهاش بزرگ شدم. قبلا تو اینستا پیج داستانی داشتم همونجا بهم پیشنهاد کردن که تو وات هم بنویسم و این شروع منه امیدوارم ادامه پیدا کنه...
دوستای عزیز و خواننده های خوبم لطفا حتما حمایت کنید و منتظر نظرات و پیشنهاداتون هستم نقص کوتاهی یا حتی اشتباهات تایپی رو بهم یادآوری کنید و اینم بدونید نویسنده با مخاطباش و ایده هاش انگیزه میگیره پس نویسنده ی خودتون رو حمایت کنید.

ممنونم

✒️M