𝕻𝖆𝖗𝖙7

202 28 33
                                    


*****
و ایندفعه کسی ک بوسه رو شروع کرد جونگکوک بود..

دستاشو دور گردن تهیونگ حلقه کرد و خودشو بالا کشید جوریکه عضو سفت شده تهیونگ رو زیر خودش احساس می‌کرد..
با ولع لب های تهیونگ رو میبوسید و تهیونگ هم کسی نبود ک این بوسه ها رو بی جواب بزاره.. بود؟

تهیونگ کنترل بوسه رو ب دست گرفته بود ولی کنترل کردن خودش سخت بود. همین الانشم ب خاطر تکون خوردنای جونگکوک روی دیکش حرارت بدنش بالا رفته بود و عضوش سخت شده بود...

دستاشو ک دوطرف رون های جونگکوک بود سمت باسنش برد و چنگشون زد.. جونگکوک ناله ای کرد و سرشو کج کرد تا بوسه رو عمیق تر کنه..

تهیونگ از این کارش نیشخندی زد و گازی از لب پایین کوک گرفت و همون موقع بود ک کوک ب خودش اومد..

بوسه رو شکست و سرشو عقب برد..

_م..من چی.. چیکار کردم!

تهیونگ با قیافه سوالی نگاش کرد و کوک بدون اینکه چیزی بگه از رو پاهای تهیونگ بلند شد و از اتاقش بیرون رفت..

وارد اتاق خودش شد و درو قفل کرد و پشت در رو زمین نشست..

دستشو رو قلبش گذاشت و سرشو رو زانوش گذاشت...

_آروم بگیر لعنتی.. آروم بگیر!!
چرا ب خاطر اون باید انقد هیجان زده باشی؟
چطور وقتی میبینیش نمیتونی خودتو کنترل کنی؟
اصن متوجه ای چند دقیقه پیش داشتی چ غلطی میکردی کوک؟؟ ؟
به خودت بیا!!

رو زمین نشسته بود و با بدبختی خودشو سرزنش می‌کرد و به این فک می‌کرد که چرا بجای اینکه بخاطر بوسه اول تهیونگ عصبی باشه بوسه دوم رو خودش شروع کرده؟

زیرشکمش تیر کشید و وقتی خودشو لمس کرد متوجه شد نه تنها تهیونگ بلکه خودشم عضوش سخت شده بود...

_اها پس واسه این دیکمه ک حشری شدم و بوسیدمش.. ب خاطر حشریتم بود ن چیز دیگه.. آره آره همینطوره!!
ولی چرا من باید ب خاطر اون مرد حشری بشم؟؟ مگه من گی ام؟؟ معلومه ک نه.. فقط دخترا میتونن نیازمو برطرف کنن..

با تیر بعدی ک ب خاطر دیک شق کردش زیر شکمش کشید، دست از فکرکردن و خودگویی کردن برداشت و سمت حموم رفت تا خودشو از دست این درد خلاص کنه...

از اون طرف هم تهیونگ همزمان که تو حموم برای خودش هندجاب میرفت تا از دست درد پایین تنش راحت بشه به این فک می‌کرد ک چرا جونگکوک یهو بوسه رو شکست و جا گذاشت رفت..

+فاک.. این چ وضعشه 4صبح تو حموم برا خودم هندجاب میرم.. لعنت ب این زندگی..

و تو ذهنش برای جونگکوک نقشه می‌کشید!

+جئون جونگکوک بهت قول میدم این آخرین دفعه ای باشع که ب خاطرت دارم تو حموم هندجاب میرم،چون دفعه های بعد قراره با دهن کوچولوت یا دستای تتو شدت و یا با اون سوراخت دیکمو آروم کنی!!
کیم تهیونگ هیچوقت زیر قولش نمیزنه جئون جونگکوک!!

_𝐏𝐥𝐚𝐲𝐢𝐧𝐠 𝐰𝐢𝐭𝐡 𝐟𝐢𝐫𝐞_Where stories live. Discover now