Music theme ; Getaway car - Taylor Swift
[ دو می ۲۰۲۱ - کره، سئول ]
جونگکوک به ساعتش خیره شد، عقربهها ساعتِ دهِ شب رو نمایش میدادن. حوصلهش سر رفته بود و احتمال میداد که استخر عمارت اصلی خلوت باشه. میدونست که تهیونگ به عمارت برگشته ولی مطمئن بود که قرار نیست اون رو ببینه. اخیرا سرش با کارهای گنگش گرم بود و عادت داشت هر شب با لباسهای خونین و ظاهر آشفته برگرده. از اولِ هفته وضعیت همین بود.
حولهش رو برداشت و به سمت استخر عمارت قدم زد. بین راه چند خدمتکار و زنی رو که حدس میزد مادر تهیونگ باشه، دید ولی اهمیتی نداد و رد شد.
مادر تهیونگ خیلی زیاد در عمارت دیده نمیشد. بیشتر اوقات خارج از عمارت، درگیر مهمونیها و خرید کردنهای بیرویه بود. حوله رو بر روی شونهش انداخت و بعد از وارد شدن به استخر، اطرافش رو چک کرد. خوشبختانه هیچکس اونجا نبود.
نفس عمیقی کشید و بعد از عوض کردن لباسهاش با یک شلوارکِ خیلی کوتاه به داخل آب شیرجه زد. همیشه از شنا کردن لذت میبرد و در کنار رقصیدن، یکی از کارهایی بود که بهش حس زنده بودن میداد.
فردا باید به مکانی که هوسوک تعیین کرده بود، میرفت و بعد، کیلومترها از تهیونگ و عمارت مزخرفش فاصله داشت. کمی ناراحت بود و غرورش اجازه نمیداد که حتی خودش ناراحتیش رو قبول کنه، چون هیچ دلیلی برای ناراحتی وجود نداشت. البته که باید خوشحال میبود، چون دوباره قرار بود کارش رو شروع کنه و سالها قبل از اینکه باله تبدیل به سرگرمیش بشه، با انجام دادنِ کارهای دیگهای وقتش رو پر میکرد.
انجام دادن ماموریتهایی در منطقهای که تحت حفاظت خودش بود. اون رنگ خودش رو داشت و در سازمان از رنگهای اصلی بود. به معنای یک موسس.
آبی، قرمز، زرد، رنگهای اصلیای که باید با هم ترکیب میشدن تا بتونن تیمشون رو گسترش بدن. هدف سازمانی که در ونیز هم یک شعبه داشت، کاملا واضح بود؛ کنترل خلافکارها و مافیای منطقه. یک سازمان کاملا مستقل که تحت نظر هیچ ارگان دولتیای نبود. سازمان با مافیا به صورت مستقیم مقابله نمیکرد، بلکه وقتی از حد میگذشتن، جلوشون رو میگرفت و دوباره حد و حدودشون رو بهشون یادآوری میکرد.
YOU ARE READING
Bella Ciao || KookV
Fanfiction[ خداحافظ زیبا! ] ژانر : رمنس/ مافیایی / اکشن / معمایی / حاوی اسمات کاپل : اصلی ؛ کوکوی - فرعی ؛ ... روز آپ : یکشنبهها - برای من برقص زیبای وحشی. اون غریبهی عجیب با چشم های کشیده و اژدها مانندش همراه بادیگارد هاش عادت داشت هر هفته ساعت هفت به آ...