[ خداحافظ زیبا! ]
ژانر : رمنس/ مافیایی / اکشن / معمایی / حاوی اسمات
کاپل : اصلی ؛ کوکوی - فرعی ؛ ...
روز آپ : یکشنبهها
- برای من برقص زیبای وحشی.
اون غریبهی عجیب با چشم های کشیده و اژدها مانندش همراه بادیگارد هاش عادت داشت هر هفته ساعت هفت به آ...
Oops! Questa immagine non segue le nostre linee guida sui contenuti. Per continuare la pubblicazione, provare a rimuoverlo o caricare un altro.
Music theme ; You know me too well - Nothing but thieves
[ یک جولای ۲۰۲۱ - کره جنوبی، سئول ]
ساعت رو برای بار هزارم چک کرد. حوصلهش سر رفته بود و از منتظر موندن خسته شده بود. با بیحوصلگی ایستاد و از پنجره به محوطهی بیرونی عمارت خیره شد. محافظها با نظم و ترتیب قابل قبولی سر پستهاشون ایستاده بودن و همه چیز خوب به نظر میرسید. خورشید پایین رفته بود و چند ساعت دیگه غروب میکرد.
دستهاش رو در جیبش فرو برد و چشمهاش رو چرخوند. به سمت در اتاق قدم برداشت و کمی بعد پلههای عمارت رو به طرف سالن بزرگ پذیرایی طی کرد. همونطور که انتظارش رو داشت، تونست برادر و پسرخالهی پر سر و صداش رو اونجا ببینه.
- برادر خوب، مهربون و درستکار من چطوره؟
یونگی پا روی پا انداخت و تقریبا با حرص غرید. تهیونگ نیشخندی زد و بر روی صندلیای مقابل اونها نشست.
- عالیتر از همیشه.
- گنگستر نبودن بیشتر از هر وقتی بهتون ساخته.
جیمین نیشخندی زد و یونگی آمادهی پرتاب کردن بالشتک مبل به سمتش شد و کمی بعد صدای فریاد جیمین شنیده شد.
- در هر صورت مطمئنی که اینطوری میتونین دووم بیارین؟
- البته.
- انتقام خوبی از خاله و پدرت بود.
کلمات جیمین باعث عمیقتر شدن نیشخندش شدن. البته که نمیخواست به صورت واضحی نشون بده که دلیلش برای کنارهگیری از کارهای خلاف چیه ولی اگه همه فکر میکردن که صرفا برای مخالفت با پدر و مادر مردهش این کارها رو انجام داده، عالی بود.
- فقط در حال حاضر تعداد زیادی از محافظهامون رو از دست دادیم و ممکنه بهمون حمله بشه. تو نمیتونی به گنگسترها بگی که باید کاملا ناگهانی به طرف خوب ماجرا برگردن.
یونگی با لحن جدیای به جلو خم شد و به تهیونگ خیره شد. از تصمیم برادرش هم خوشحال بود و هم ناراحت. اون پسری نبود که بتونه این کارها رو مقابل پدرش و افرادش انجام بده ولی قسم خورده بود که در هر صورت کنار تهیونگ بمونه و همینطور هم شده بود.