آنچنان جای گرفتی تو به چشم و دلِ من
که به خوبانِ دو عالم
نظری نیست مرا."مولانا"
هماکنون مقابل خانه نماینده اسبق جونگ سواین قرار داریم؛ جسد نماینده صبح روز ۹ آوریل در ویلای مسکونی خودش پیدا شد. این در حالی بود که تمامی کارکنان خانه به علت به صدا در آمدن آلارم آتشسوزی از خانه شده بودند؛ با توجه به نقشی که روی دیوار خانهی کشیده شده گفته میشه قاتل همان قاتل دادستان اسبق کیم سوک هون بوده.
هدف قاتل هنوز مشخص نیست اما چیزی که مشخصه قاتل یک قاتل سریالیه و طرح حشرهای که میکشه هم امضای اون فرده این در حالیه که دادستانی و مرکز پلیس هنوز هم از آشکار سازی در مورد شیوه کشتار این فرد امتناع میورزند.
از اونجایی که هر دو مقتول پست های مهمی در دولت و کابینه داشتند این سوال در ذهن مردم به وجود میاد که آیا پرونده فسادی در کاره؟ آیا این اشخاص در گذشته مرتکب جرمی شدن و هدف قاتل انتقامه؟خبرنگار واحد مرکزی خبر sbc news کیم سهجون."
ییبو در حالی که نگاهش را از تلوزیون داخل ماشین میگرفت رو به جان پرسید:"به نظرت براش سخته؟"
+"چی براش سخته؟"
ییبو سرش را خم کرد و به آرامی پرسید:"اینکه خبرنگار پرونده قتل پدرت باشی..."
جان سری به نشانه منفی تکان داد و جوابداد:" نمیدونم... نه اون احتمالا بیشتر عصبیه... تمام زندگیش رو صرف انتقام گرفتن از پدرش کرد و حالا یکی پیدا شد و تمام زحماتش رو به باد داد..."
ییبو سری به نشانه تایید تکانداد و بعد از مکثی ناگهان گفت:"اما این خیلی عجیبه..."
جان بلافاصله تایید کرد:"دقیقا! تو هم به همون چیزی که من فکر میکنم فکر میکنی؟"
_"یعنی این شخص ارتباطی به گذشته ما داره؟"
جان به سرعت تایید کرد:"ممکنه مرتبط باشه؟ و یا شایدم نباشه کی میدونه چو تهسوب برای اهدافش چقدر کثافتکاری انجام داده؟ اما ترتیب قتل ها... نمیتونم جلوی خودمو بگیرم و به این فکر نکنم..."
ییبو کمی فکر کرد و گفت:"خوب اولین هدف تو کی بود؟ یا بیا این طوری بگیم اولین کسی که ما میخواستیم از میون برداریم؟"+"قبل از آشنایی با تو قطعا کیم سوکهون اون کسی بود که روی پرونده آتشسوزی کارخونه سرپوش گذاشت و البته مدیر عامل شرکت حقوقی تهسان بود برای رسیدن به هدف هام باید به نحوی اونو از میون برمیداشتم که تقریبا داشتم موفق میشدم اما با پیدا شدن قاتل همه برنامه هام به هم ریخت."
_"و بعدش، منظورم اینه که بعد از اینکه ریاست رو از کیم سوک هون گرفتی میخواستی چیکار کنی؟"
+"البته که هدفم نماینده جونگ بود دقیقا مثل کاری که انجام دادیم موضعش رو ضعیف کنم تا از نمایندگی برکنار بشه؛ شاید اونطور به نظر نیاد اما اون برای اهداف چو تهسوب خیلی مهمه نماینده جونگ دست های اون توی دنیای سیاسته و اگه نباشه اون حرفی برای گفتن نداره..."
YOU ARE READING
Praying mantis
Fanfictionزمانی که قدرت عدالت را می بلعد قوی ضعیف را می کشد و دو دسته متولد میشوند؛ آن هایی که در پی عدالت اند؛ و آن هایی که در پی انتقام اند؛ آن هایی که در پی عدالت اند هیچ گاه عدالت واقعی را نمی یابند؛ و آن هایی که در پی انتقام اند در شعله های خشم خود می سو...