Part 10 ; i fucked your wife

1.6K 201 33
                                    

میشد گفت که بار فرانکو شلوغ تر از همیشه‌ست، ۹۹٪ درصد جمعیت مستن، خیلیا در حال قمار کردن و اکثرشون، درحال سکس کردن تو گوشه‌ کناره‌های بار.

وقتی تایلندیا قبول کردن که فرانکوها رو تو کشورشون ساپورت کنن و با جنساشون تا اونجا هم نفوذ کنن با دستور رئیس تئودور، مارتیم این بُرد رو با پدرخوانده در جریان گذاشت و به این مناسبت، تو بار مهمونی‌ای برپا شد.

نائومی کنار جِی نشسته بود و پسر دستش رو دور گردن زن انداخته بود و بنظر می‌رسید که خیلی خوب با هم کنار میان و تو همین مدت کم، جونگ‌کوک تو دل پدرخوانده‌ی سابق جا شده.

رئیس تئو و مارتیم کنار جِی و نائومی، و رو به‌ روی پدرخوانده نشسته بودن و مشغول صحبت کردن بودن.
مابقی پسرا هم تو گوشه کناره‌های بار، احتمالاً در حال زدن مخ دخترای برزیلی!

I ain't got no motherfuckin' friends (sucka-ass)
« من هیچ دوست مادرجنده‌ای ندارم، کصخل »

That's why I fucked yo' bitch you fat motherfucker
« بخاطر همین زنت رو گاییدم، چاق حرومزاده »

با پلی شدن آهنگ موردعلاقه جونگ‌کوک تو بار و بالا رفتن سروصداها، مارتیم چشمی چرخوند و لب زد:
« دوباره شروع شد. »
رئیس که در حال صحبت کردن با مارکو بود، سری چرخوند و با دیدن جونگ‌کوک که همراه با نائومی درحال همراهی کردن با آهنگ بود ناخودآگاه لبخند کمرنگی زد.

First off, fuck your bitch and the clique you claim

« اول از همه، زنت و گروهت رو گاییدم »

You claim to be a player but I fucked your wife

« ادعا کردی که مردبازی‌ای ولی من زنت رو گاییدم »

مارکو، تئودور و مارتیم با دیدن پدرخوانده‌ی سابق که با جِی همراهی می‌کرد و هر دو با تمام قدرت و هیجان در حال خوندن آهنگن، مردمک چشماشون کمی گشاد شد.
« نائومی؟ تو دیگه نه! »
نائومی به لحن شاکی مارتیم خندید و بی‌توجه، بیشتر بین آغوش جونگ‌کوک فرو رفت.

Plus, puffy tryin' to see me weak hearts I rip
Pedro and his gang M.A.F.I.A. some mark-ass bitches
Pedro, don't fuck around with real G's
Quick to snatch yo' ugly ass off the streets, so fuck peace

« به‌علاوه، سعی میکنی قلبای ضعیفی که من پاره می‌کنم رو ببینی، پدرو و دار و دسته‌اش فقط چندتا عوضی ترسو ان، پدرو با گنگسترای واقعی در نیفت، سریع توئه زشت رو از خیابون می‌دزدیم پس کیر تو صلح! »

مارتیم متوجه شد که حین خوندن متن آهنگ رو تغییر میدن و از قصد از اسم پدرو استفاده میکنن.
خنده‌ی آرومی کرد و بهشون ملحق شد، تو سمت دیگه‌ی جونگ‌کوک نشست و با حلقه شدن اون عضله‌ها دور گردنش، دقیقاً مثل نائومی تو آغوش جادارش فرو رفت.
حالا همه همراهی می‌کردن، جز رئیس و پدرخوانده که با شاتای مابین انگشتاشون تماشا می‌کردن.

𝗥𝗲𝗱𝗿𝘂𝗺 | 𝗞𝗼𝗼𝗸𝗩Where stories live. Discover now