نگاهش رو به چهرهی خونسرد رئیس داد و به آرومی لب زد:
« درد نمیکنه؟ »
« نه. »
لعنت! البته که میکرد.طوری که اون سوزن لعنتی مداوم درون پوست دستش فرو میرفت واقعاً اذیتکننده بود اما نمیتونست اجازه بده که آخش در بیاد.
جونگکوک برای لحظهای لبش رو گزید و دست آزاد مرد بزرگتر رو تو دستش گرفت، اینکه برای قرار اول آورده بودش تا با هم تتوی ست بزنن قرار نبود عجیب باشه، نه؟صادقانه فکرش رو نمیکرد که تئودور پیشنهادش رو قبول کنه، از اونجایی که هیچ علاقهای به تتو و این چیزا نداشت.
اما وقتی تهیونگ به اون چشمای ملتمس نگاه کرد واقعاً نتونست بهش نه بگه و الان رئیسِ منطقهی فرانکوها که طبق معمول آراسته به کت و شلواری که به گنگستر بودنش دامن میزد بود، بعد از اتمام کار جونگکوک روی صندلیِ ناراحت تتو نشسته بود و داشت تماشا میکرد که پوستش چطور داره با جوهر رنگ میگیره.
و البته درد رومخ و کوفتیش!نگاهی به پانسمان روی دست جِی که بخاطر تتوی جدیدش بود انداخت و دستش رو فشرد.
جونگکوک که کنارش نشسته بود همچنان دست آزاد مرد رو رها نکرد و بوسههای متعددی روی انگشتاش گذاشت.
« برای تو درد نداشت؟ »سوال رئیس حواسش رو از بوسههایی که در حال کاشتنشون روی انگشتای زیباش بود پرت کرد و همراه با نیشخند کمرنگی نگاهش رو به مرد بزرگتر داد.
دست راستش که سرشار از تتو بود رو بالا آورد، به طرز خندهداری فیگور گرفت و گفت:
« من عادت کردم مل. »
تهیونگ بخاطر حضور مردی که در حال تتو زدن واسش بود و هر از گاهی با مکالمهشون ابروهاش بالا میرفت اخمی کرد و زمزمه کرد:
« جلوی بقیه اینطوری صدام نکن. »
« یا؟ با اون دستای خوشگلت خفم میکنی؟ استقبال میکنم! »رئیس چشم غرهای به پررو بازیِ پسر رفت و همچنان سعی کرد حواسش رو از احساس رومخ اون سوزن پرت کنه که به لطف جِی و طوری که دستش رو به آرومی میبوسید تا حدودی موفق شده بود.
انقدر ذهنش مشغول بود که حتی به طرح تتو دقت نکرد، فقط میخواست که هر چی زودتر تموم بشه.
« طرحش چی بود؟ »
نیشخند پسر پررنگتر شد:
« مِل! »لبخند ناباور کمرنگی که در عین حال عصبی هم بود زد و زیر لب غرید:
« میکشمت جونگکوک. »
YOU ARE READING
𝗥𝗲𝗱𝗿𝘂𝗺 | 𝗞𝗼𝗼𝗸𝗩
Fanfiction( کامل شده ) تئودور فرانکو گنگستر برزیلی که به دستور پدرخوانده مارکو ریاستِ منطقهی خاندان فرانکو رو به عهده داره، اما چه اتفاقی قراره بیافته اگه دشمن خونی فرانکوها یعنی خاندان وارلا با استفاده کردن از پسری عیاش و بیبندوبار، یعنی جئون جونگکوک سعی...