با تاری دیدنش چیزی جز نور بالای سرش نمیدید اما کم کم تصوری واضع شد که صورت مون جلوش ظاهر ش که بالا پیین میپرسد
_هعییی...سامچون چشماشو باز کرد....
با صدا محوی که از مون شنید کمی سرش رو به طرفین تکون داد که کله جیسونگ و سونگمین هم توی دیدش قرار گرفت
_اونو فشار بده ....
سونگمین دستوری به جیسونگ گفت و به دکمه سبز بالای سر هیون اشاره کرد و جیسونگ بدون مکث فشارش داد
دیگه متوجه چیزی نشد و پلکاش مجددا بسته شد اما بعد از مدتی که خودش نفهمید چطور گذشت تونست صدای هایی رو اطرافش میشنید که داشتن بحث میکردن
_اما چرا بعد از این همه مدت بهوش نمیاد....
صدای جیسونگ رو تشخیص داد که در حال پرخاش کردن بود
_خب عمل عمل سنگینی بوده...بیهوشی هم بیهوشی سنگینی بود طبیعیه خب...بعدشم دکترش گفت عمل خوب بوده و مشکلی نداره
سونگمین اروم گفت ولی جیسونگ گوشش بدهکار نبود
خیلی اروم دوباره پلکاشو از هم فاصله داد
از ترسش نفس های کوتاه میکشید و جرعت نفس عمیق کشیدن رو نداشت
جیسونگ که پشتش به هیون بود متوجه به هوش اومدنش نشد و ولی سونگیمن سریع متوجه پلکای باز هیون شد
_هیونجیناااا.....
هر دو سریع رفتن بالای سرش
_وای بالاخرهه
سونگمین طبق ۵ادت سریع چراغ توی جیبش بو برداشت و مردمک هاشو چک کرد و با گوشیش ضربان قلبش رو هم شنید
بعد از اینکه ضربان منظم قلبش رو شنید نفس راحتی کشید و بغض ندشی از خوشحالیشو قورت داد
جیسونگ با لبخندی که نمیتونست جمعش کنه به هیون نگاه میکرد و باهاش صحبت میکرد
دونسنگش بالاخره جراحی شده بود
اما هیون هیچ حرفی نمیزد و فقط تکون دادن سرش جواب میداد
اصلا نای حرف زدن نداشت
_من میرم دکتر لی رو خبر کنم
سونگمین گفت و رفت دنبال یونگ بوک
تو اون فاصله جیسونگ سریع رفت سراغ مون که روی مبل توی اتاق خوابش برده بود و بیدارش کرد
_هی مونااا...سامچون بیدار شدههه...
مون به ثانیه نکشید که چشماشو باز کرد و عین شصت تیر از جاش پرید
_بچه پرو...کاش برا مدرسشم اینطوری پا میشد
جیسونگ با خنده گفت و رفت کنار تخت
_سامچووووننننن...
مون با صدای لرزون گریه دار گفت و هییون لبخند بیجونی زد و اروم دستشو روی سرش کشید
YOU ARE READING
HAPPY FOOLS (HYUNLIX)
Fanfictionسعی کن کمتر به خودت دروغ بگی SKZ fic کاپل : هیونلیکس،کمی تا حدودی مینسونگ ژانر :رومنس_پزشکی_فلاف_انگست خلاصه :هیونجین پسر مورد علاقه هر خانواده که طبق ایده ال ها پیش رفته و به موفقیتی که روتین همه والدین هاست رسیده ولی این اونو راضی نمیکنه اما یه...