My wish "Hyunlix"

Just one word

سلام سلام :)
دلم براتون تنگ شده بود ^^
هنوزم فیکشن و یادتونه ؟

امروز اومدم چند خط حرف درمورد داستان بهتون بگم...اینکه از اول قرار بود این فیکشن چطوری نوشته بشه، فکر کنم به عنوان شخصی که این داستان و میخونه باید بدونید ^^

اول اینکه من تصمیم نداشتم پایان داستان این شکلی باشه.
نخسه اول این فیکشن، این بود که: جونگین قرار نبود بمیره و هیونجین قرار نبود ازدواج کنه.
درواقع قرار بود بد تر از اینا اتفاق بیوفته 😂
اول خواستم داستان و طوری بنویسم که در آخر یا فلیکس بمیره یا هیونجین.

تصمیم من این بود که...فلیکس رو به درمان باشه و بخواد پیوند قلب انجام بده اما جونگین به دکتر ها پول رد کنه و ازشون بخواد درمان فلیکس و عقب بندازه.
و همین باعث میشد که فلیکس تحت درمان نباشه و حالش بد بشه، طوری که اگه پیوند انجام نده میمیره.
و ما این وسط هیونجین و داریم که برای نجات عشقش قلبش و اهدا می‌کنه.
جون خودش و میگیره تا تنها فرشته کوچیکی زنده بمونه.
اگع داستان و اینطوری می‌نوشتم، جیسونگ هم تو این داستان نمی‌مرد.

ولی برای اینکه بتونم هم فلیکس هم هیونجین و زنده نگه دارم، مجبور شدم جیسونگ و ازین داستان به طور وحشت ناکی بردارم. 🤧😂

اما خب...دلم نیومد کاپل اصلی داستان جداییشون با مرگ باشه.
زاتن از اول قرار نبود هیونلیکس به هم برسن.😭

درمورد مینسونگ...من واقعا آینده روشنی براش اول در نظر داشتم...اینکه ازدواج میکنن و سفر میکنن.
اما بعدتر مجبور شدم برای نجات فلیکس جیسونگ و بردارم و اصلا هم خوشحال نیستم 😭😭
خودم سر نوشتنش خون گریه میکردم اما خب این فقط و فقط یه داستان بود یو نو🤧😭

قرار نبود نیکی وارد داستان بشه و بجای نیکی سولیون شخصی می‌بود که عاشق مین هو میشه و هر کاری می‌کنه تا مرد و به دست بیاره.

جونگین هم قرار بود در آخر باشه بره زندان 🤧
اما خب بیچاره جونگین و تا بیشتر ازین که ازش متنفر نشدین برداشتم از داستان.

آره دیگه خلاصه همین 😂😭
قرار بود هیونجین در آخر بمیره...اما من لطف بزرگی بهتون کردم و اجازه دادم هردو زنده بمونه ولی به هم نرسه.
اینم خودش لطف بزرگیه مگه نه؟💀🤌🏻

ههههههه
خوب من دیگه برم...فکر کنم قرار نیست دیگه اینجا چیزی بنویسم پس خدا نگهدار 💋💜