12

726 59 6
                                    

من خودم به شخصه عااااااشق اين كاور و سازندشم. خدايى كاور ازين خوشگل تر داريم؟

............................................

صبح كه بيدار شدم بدنم درد گرفته بود و به خاطر گرماى زياد عرق كرده بودم. يه چيزه سنگينو دور كمرم حس كردم. سرمو برگردوندم و نايلو ديدم كه خوابيده بود. يه لبخند بزرگ زدم و دوباره چشامو بستم و از بغل گرم نايل لذت بردم. ( منم مى خوااااااااام ).

البته اين لذت خيلى طول نكشيد چون يادم افتاد پريودم و بايد نوارم و عوض كنم. سعى كردم از زير دستاى نايل بيام بيرون ولى نذاشت و دستاشو محكم تر دورم حلقه كرد.

"هممممممممم "

"نايل بايد برم دستشويى"

"يكم ديگه صبر كن. "

"نايل اضطراريه. "

"باشه "

"خب.... نمى خواى دستاتو بردارى؟ "

"نه "

"نايل تو كه دوست ندارى مبل خيس شه "

"نه فاك، زود برگرد. "

"باشه. "

سريع رفتم تو دستشويى و مى خواستم نوارمو عوض كنم كه تصميم گرفتم يه دوش بگيرم. لباسامو دراوردم و رفتم تو حموم دوشو باز كردم و شامپو زدم به سرم.

"اما قرار بود زود برگردى مثلا "

"مى دونم معذرت مى خوام، يهو تصميم گرفتم دوش بگيرم. "

"پس منم اومدم. "

"نه نه نيا " نا خودآگاه جيغ زدم.

"باشه باشه نميام، چرا مى ترسى؟ "

"نه ببخشيد دست خودم نبود. " جوابمو نداد. فكر كنم ناراحت شده بود، يكى بايد بهش بگه نايل عزيز دوست دخترت خون ريزى داره و الان وقت عشق بازى تو حموم نيست.( -_- )

سريع خودمو شستم و اومدم بيرون. نايل تو آشپزخونه بود. حوصله نداشتم موهامو درست كنم به خاطر همين همون جورى خيس بازشون گذاشتم و يه لباس راحتى پوشيدم و رفتم بيرون.

"هى " وقتى رفتم تو آشپزخونه گفتم.

"هى " با صداى اروم جوابمو داد. فهميدم قضيه حموم خيلى ناراحتش كرده. مى خواستم از دلش در بيارم، همون طور كه بالا سر گاز وايساده بود رفتم و دستامو دور كمرش حلقه كردم و سرمو گذاشتم و كمرش.

"ناراحتى؟ " اروم ازش پرسيدم. سرشو به نشونه نه تكون داد. هه هنوز نفهميده من اونو بهتر از خودش مى شناسم؟

"بهم بگو از چى ناراحتى. "

"ناراحت نيستم. "

"نايل مشخصه كه ناراحتى، لطفا بهم بگو ، مى دونى من دوس ندارم ببينم اينطورى اخم كردى. "

Sepration (Niall Horan)Where stories live. Discover now