𝐏𝐚𝐫𝐭-𝟏𝟓

70 10 18
                                    


با اشاره ی جونگ کوک با قدم های بی‌صدا سریع به طرف انبار حرکت کردن...

زمان زیادی برای هدر دادن نداشتند و قبل از اینکه کسی متوجهشون بشه باید به انبار اصلی میرسیدند.

امکان داشت هر لحظه شخصی متوجه ی حضورشون در کشتی بشه و احتمال اینکه بیشتر کارکنان اون منطقه از کشتی افراد واسیلی باشن دور از ذهن نبود.

تهیونگ ماسکش رو روی صورتش جا به جا کرد تا دید بهتری داشته باشه...

زودتر از کانگ وارد انبار شد و همونطور که اسلحه اش رو جلوی صورتش گرفته بود و گاردش رو حفظ میکرد پشت ستونی ایستاد و با حرکت سریع و حرفه ای، سرش رو از ستون فاصله داد و پشت ستون رو چک کرد...

دو مرد با لباس های سفیدی که مخصوص دریانوردی بودند، رو به روی دری قرار داشتند که انبار اصلی جعبه های دارو نما که همون کوکائین هایی بودند ، پشت اون در و درون اون انبار قرار داشتند.

تهیونگ سرش رو عقب برد و با حرکات دستش به جونگ کوک و کانگ چیز هایی که دیده بود رو انتقال داد. با فرمان جونگ کوک کانگ و تهیونگ به سرعت سمت اون دو نفر حرکت کردند و قبل از اینکه بتوانند برگردند و به پسر ها شلیک کنند، هر کدوم از اون ها با ترفند های مخصوصی که جدا از ارتش کره و روسیه ،آموزش دیده بودند با یک ضربه به گردن محافظ ها به مدت چند ساعت بیهوششون کردند و جونگ کوک سریع تر از اون دو پسر سمت در انبار اصلی رفت و به سرعت با چند ضربه قفلش رو شکوند.

به محض ورود بیشتر از ده ها جعبه ی بسته بندی شده دور تا دور انبار سه در چهار بود. انبار در یکی از پنهان ترین نقاط کشتی قرار داشت. بالا ترین طبقه ی کشتی جایی که در دیدرس کاپیتان و کارکنان قرار داشته باشه درون یک انبار ، انبار سه در چهار مخفی شده بود که باعث شده بود در عین ساده بودن مکانش واقعا جایی دور از ذهن باشه.

-محدوده پاکسازی شد از محافظ ها!

صدای ادوارد بود که از درون میکروفون ارتباطی کوچک درون گوشهاشون، شنیده شد.

جونگ کوک همونطور که با تهیونگ و کانگ در حال باز کردن یکی از جعبه های بسته بندی شده بود تا مطمئن بشه اون جعبه ها کوکائین هایی هستند که باید از بین ببرن، سرد پاسخ داد

-خوبه. لباس های اون افراد رو تنتون کنید تا چیزی مشکوک به نظر نرسه و بعد به ما ملحق شید تا به روال کار سرعت ببخشیم و سریع‌تر فلنگ رو ببندیم!

چاقوی مشکی رنگ و تیزش رو همزمان روی یکی از جعبه های بسته بندی شده کشید و جعبه ی مورد نظر رو از درون بسته بندی باز شده بیرون کشید

به محض باز کردن جعبه متوجه پودر سفید رنگ درونش شد...
انگشت کوچیکه ی دستش رو وارد جعبه کرد تا انگشتش آغشته به پودر سفید رنگ بشه.

𝐂𝐑𝐔𝐄𝐋Dove le storie prendono vita. Scoprilo ora