S2 part 9

99 20 63
                                    

ره حیاطو با ریموت باز کردو ماشینو تویه پارکینگ پارک کرد. خودش از ماشین پیاده شد. کوک سریع از ماشین پیاده شد و به سمته خونه گام برداشت!
پاهاش میلرزید و از خودش متنفر بود که باز جلوی این آدم کم آورد و باز هم باهاش تو این خونه بود.

بغضش رو قورت داد... باید قوی میشد... اونهمه بلا سرش آوردو کوک بازم مثل احمقا بغض میکرد؟

پشته در ایستاد و در زد که سریع درباز شد، دایه بود
لبخندی بهش زد

- هیچ معلوم هست کجایی پسر کل شق!

متعجب شد و بعد از چند لحظه اخماش توهم کشیده شد. کی مقصر بود؟!
اون فقط خواست مزاحمشون نباشه و تهیونگ پیداش نکنه.واره خونه شد و با دیدنه تهیون که رویه مبل نشسته بود و گوشه لبش رو با حرص میجوید پوزخندی بهش زد
-سلام تهیون شی!

تهیون از حرص قرمز شد و گفت

-سلام جونگکوک شی خوش اومدی

ابروهاش بالا پرید. این چقدر با ادب شده بود
صدایه تهیونگ رو از پشته سرش شنید

- جونگکوک باهات حرف دارم

پسر کوچیکتر وقتی که این خونه رو ترک کرد فکر نمیکرد دیگه این صدا رو بشنوه!
به طرفش برگشت و با بی تفاوتی گفت
- باشه
تهیونگ داخله یکی از اتاق های طبقه پایین شد. کوک هم نگاهی گذرا به جمع انداخت!

یه حسی بهش میگفت این صحبت کردن خبره خوبی نداره. وارده اتاق شد، روبه روش نشست و منتظر نگاهش کرد. سمته نگاهش به در بود
با جدیت گفت

- یه واقعیتی رو میخوام بهت بگم
و کوک چقدر از این لحنش دلش گرفت
صداش اومد
- مجبوری یه مدت تحملمون کنی تا وقتی که بادیگاردامون از پیش مادرم برگردن بعد میتونی بری خونت چون بدون محافظ امکان نداره اجازه بدم تنهایی بری...

این یک حقیقته که مرد رو به روش یه دیوونه روانیه.
احساس کرد چیزی نمیشنوه یعنی چی؟!... یعنی انقد باید اینجا میموند تا ی مشت بادیگارد احمق بیان ازش محافظت کنن؟... اگه تا اون موقع تهیونگ نامزد کرد چی؟

پوزخندی زد و گفت
- مگه اهمیتی هم داره؟ اونجا هم خونه تو بود.. .هرچند که دوست ندارم اینجا باشم ولی برام مهم نیست!

بعد از جاش بلند شد که بره
- بشین حرفم تموم نشده

کلافه نشست که تهیونگ با اخم ادامه داد:
- تهیون، میدونی که قرار نامزدم بشه نشنوم بهش بی احترامی کنی احترامشو نگه میداری... فهمیدی؟!

بغضه عمیقی به گلوش چنگ انداخت یعنی از این بدترم میتونست باهاش رفتار کنه؟! چقدر دیگه باید درد میکشید؟ لعنت بهت جونگکوک احمق

دستاشو مشت کرد
- آره... حالا میتونم برم؟؟

زیره لب گفت آره برو

Forgotten Music Vkook Où les histoires vivent. Découvrez maintenant