-من میدونم امشب تولدت بود و...
حرفشو ادامه نداد اما نوازش پنجه ی دستش بین موهام قطع نشد
چند ساعتی از نیمه شب گذاشته بود .
ما هر دو لباس های بیرونمون رو با لباس های راحتی عوض کرده بودیم و رو کاناپه ی بزرگ پذیرایی لم داده بودیم
حرف زیادی بینمون رد و بدل نمیشد
من سرم رو روی شونه ی خوش بوش گداشته بودم و با پایین تیشرتش بازی میکردم
سکوت بود اما سکوت راحتی بود
بوسه های نرم و نوازش هامون بود که بینمون جریان داشت
نفس های من و تپش های قلب لیام جوری اروم و روی ریتم بود که انگار نه انگار مسیری به اندازه سالها جدایی رو اومدیم
انگار که هیچوقت اون فاصله بین ما نبوده
دوباره کنار هم جا گرفتیم و عیب های من با کمال اون و کاستی های اون با لبه های من پوشونده شد و همه چیز کامل شد
سرمو جا به جا کردم و از پایین به چشماش نگاه کردم بوسه ای روی شونه ش که با تیشرت سفیدش پوشیده شده بود گداشتم و گفتم
-اره هست ،و؟
ارتباط چشمیش رو با من حفظ کرد و گفت
-و نمیخواستم خرابش کنم اینطوری ،نذارم بری پیش خانوادت میدونم اونا چقدر برات مهم ان اما من فقط نمیتونستم نداشته باشمت دیگه
گفت و سرش رو پایین انداخت و به انگشتای دست من که روی رانش بودن خیره شد
با لبخند جا به جا شدم و صاف نشستم
گونه هاشو قاب گرفتم و به ارومی سرش رو به سمت خودم برگردوندم
با شستم خط گونه شو نوازش کردن و اون سرش رو به دستم تکیه داد
-تو همه چیزی هستی که میخواستم ،منو تا اخر دنیا اینجا نگه دار ،من شکایتی ندارم.
چشماش نرم بودن ،خیلی
با لحن خاص خودش گفت
-میدونی ،من نمیخوام نگه ت دارم. ولی هر جا بری دنبالت میام. تو رو نگه نمیدارم ولی پا به پات میام هر جا بری. اینطوری از دستت نمیدم
چند لحظه توی شب چشماش خیره موندم و اون حجم از اهمیت دادنش و خواستنش رو تو خودم هضم کردم
k
سرش رو تو بغلم کشیدم و دستاش دور بدنم گره خوردروی موهای خوش حالتش بوسه ای گذاشتم و گونه مو روی سرش تکیه دادم و نفس عمیقی کشیدم
-اما من حتی برات کادویی هم نگرفتم.
جزیی خندید
-میدونی میخواستم بهترین چیزای عالمو برات بگیرم اما من نمیخواستم هیچ وقتی رو تلف کنم وقتی احتمال میدادم که داری میری
YOU ARE READING
Never Again [Ziam]
Fanfiction- when ? - I don't know - maybe later ? -No, never again ------------- - didn't you say never again? - No , not gonna lose you again - but no , never again! **** -کی ؟ - نمیدونم - شاید بعدا ؟ - نه ، هیچوقت دیگه ---------- - مگه نگفتی هیچوقت دیگه...