اميدوارم سال 97 واستون سالی باشه👌
پر از شادی😊
پر از هيجان🙆
پر از خنده های بلند😂
پر از گريه های از سر شوق😇
پر از آخ جون گفتن و هورا کشیدن😍
پر از بودن با كسايی كه دلتون ميخواد👪
پر از خوراكی های خوشمزه🍟🍔☕️
پر از دوست داشتن و دوست داشته شدن💑
پر از عكس های يهويی📷🎥
پر از لباس های رنگی رنگی🎽👗👚
پر از گرفتن دست كسی كه دوسش داري👫
پر از دوست دارم هايی كه انتظارشو نداری😉
پر از تلفن هاي غير منتظره☎️📱
پر از سفر های دسته جمعی🚗
پر از مهربون تر شدن😊
پر از عيدی💝🎁💴
پر از هوای خوب☀️🌀
پر از امروز چه خوشگل شدی☺️
پر از تجربه های جديد😎
پر از آهنگهايی كه باهاش خاطره داري🎼🎶🎵
پر از دوستای قديمی👬
پر از عشق💖💖
و پر از لحظه های قشنگ و يواشكی😍✅ اميدوارم سال 97 پر باشه از همه چيزهايی كه دوست داری😊🙏
💓دوستون دارم خیلی زیااااد 💓
YOU ARE READING
Truth or courage
Fanfiction_گفت : جرأت یا حقیقت؟ +گفتم : مگه فرقی هم داره؟ _گفت : نه +گفتم : حقیقت؟ _گفت : دوسم داری؟ +گفتم : میشه جرأت رو انتخاب کنم؟ _گفت: باشه، جرأت! توو چشام زل بزن... "Cover by :IWontBeThe One