خاتمه: دِیمیِن

405 30 11
                                    

شب سال نو.
پارسال این موقع، من و چِلسی درحال بوسیدن همدیگه در میدان تایمز بودیم. 
حالا، اون با وجود پسرمون روی سینه‌اش، سریعاً به خواب رفته بود. دی کوچولو هم با مکیدن سینه‌ی چلسی، به خواب رفته بود. سگ‌ها هم روی زمین، از خستگی بی‌هوش شده بودند.
همه‌شون زیر لوستر به خواب رفته بودند. بسته‌های غذای چینی نیمه‌خورده روی میزعسلی مونده بود. حتی دیدنشون هم قوت قلب بود.
تنها من بیدار بودم. صدای تلویزیون خیلی پایین بود و من، آبجوم رو می‌نوشیدم و نعمت‌هایم رو می‌شمردم.
من این‌جا بودم.
من زنده بودم و یه همسر، دو سگ و مهم‌تر از همه، یه پسر عزیز داشتم؛ چیزی که فکر نمی‌کردم هیچ‌وقت داشته باشم.
انگشتم رو در امتداد پای کوچک دیمین کوچولو کشیدم. از این‌که زندگی می‌تونه تا چه اندازه طی یه سال تغییر کنه، حیرت‌زده بودم. زندگی من طی یه سال، بهتر شده بود.
با بی‌خوابی که به سرم زده بود، لپ‌تاپ رو برداشتم و شروع به گشتن در اینترنت کردم. خیلی‌وقت بود که سری به ایمیلم نزده بودم. وقتی که روی آیکون کلیک کردم، ایمیل چِلسی باز شد، چون آخرین ایمیلی بود که واردش شده بودیم. ایمیلی مربوط به بیش از یک سال و خورده ای پیش اون‌جا بود که حذف نشده بود. طبیعتاً، نباید متوجهش می‌شدم، اما اسم فرستنده، سریعا نظرم رو جلب کرد.

.Elec O'Rourke

دوست پسر قبلیش.
تاریخش مربوط به زمانی بود که من و چلسی هنوز به‌عنوان یه زوج باهم نبودیم.
نمی‌تونستم دربرابر وسوسه‌ی خوندنش خودم رو کنترل کنم.
خیلی زود متوجه شدم که مربوط به روزیه که به برگر پسر بد رفتیم. اون‌طور که به‌نظر می‌اومد، اون هیچ‌وقت جوابش رو نداده بود.
امشب احساس فوق‌العاده خوبی داشتم، از زندگیم لذت برده بودم. ضربان قلبم بالا رفت. بدون اراده، ایمیل رو باز کردم، بر روی پاسخ کلیک کردم و نوشتم:

تو من رو نمی‌شناسی، ولی اسمم دیمین هنسی هستش. همسر چلسی، همون مرد با بازوی خالکوبی‌شده تو برگر فروشی. ایمیلش به‌طور اتفاقی باز شد و من به ایمیل تو برخوردم. احساس کردم که بهتره یه جوابی بهش بدم.
من احساسات متناقضی درباره‌ات دارم. بخشی از من می‌خواد تا بیفتم دنبالت و حسابت رو به‌خاطر اذیت کردنش برسم و بخش دیگه‌ام می‌خواد تا بیفتم دنبالت و به تو یه ماچِ گنده‌ی همجنس‌گرایانه از لب‌هات بدم. ازتو به‌خاطر روزی که تصمیم گرفتی تا با خواهرناتنیت بزنی به چاک تشکر کنم و به تو بگم که اون تصمیم خوبی بود.
خیلی خوب بیانش نکردم، ولی می‌دونم که تو می‌گیری.
من همیشه از تو بدم می‌اومد. درواقع، از حقیقت این‌که چلسی قبل از من کس دیگه‌ای رو دوست داشته بدم می‌اومد. ولی از امروز، می‌خوام تنفرم از تو و یا هرکس دیگه ای رو، دور بریزم.
من یه پسر دارم.
اون تقریباً یه ماه پیش به دنیا اومد. می‌خوام تا براش یه سرمشق خوب باشم.
پس، این یه ایمیل برای اظهار تنفرم نیست؛ یه‌جورایی یه ایمیل برای تشکر هستش. 
مرسی که با خواهرناتنیت ریختین رو هم و به جاش، با دختر مقدر شده‌ برای من، بهم زدی.
اگه این‌کار رو نکرده بودی، چلسی الان با تو بود و من هیچ‌وقت به بزرگ‌ترین عشق زندگیم نمی‌رسیدم.
--D.H. Henessy

لپ‌تاپ رو پایین گذاشتم، دی کوچولو رو از روی سینه‌ی چلسی برداشتم و به اتاق خوابش بردم. هرگاه کوبش قلب کوچیکش رو بر روی سینه‌ام حس می‌کردم، تلاش می‌کردم تا ترسی که بهم دست می‌داد رو خاموش کنم و به جاش روی ریتم سالم کوبشش تمرکز کنم. اون رو، روی تختش گذاشتم.
به مبل برگشتم، چلسی رو روی بازوهام گرفتم و روی تختمان بردم. وقتی که اون رو، روی تخت گذاشتم و پتو رو روش کشیدم، هنوز خواب بود. احتمالاً تنها تا یه ساعت دیگه بچه از فرط گرسنگی بیدار می‌شد.
به پذیرایی برگشتم؛می‌خواستم تا لپ‌تاپ رو خاموش کنم و پیش چلسی برم، اما متوجه ایمیل جدیدی شدم.

از طرف Elec O'Rourke بود.

سلام دیمین
من کمی دیوانگیه متن پیامت رو می‌بخشم. فکر می‌کنم که اگه نوزاد داشته باشی، نمی‌تونی خیلی بخوابی و خب احتمالا یه‌کم عصبی می‌شی. حروف کلمه‌ی عصبی (wired) رو به هم بریز، غیرعادی (weird) می‌شه. wired=weird. اگه عصبی نباشی، پس شایدم یه‌کم غیرعادی. ولی خب اشکال نداره، چون اگه غیرعادی بودن رو بذاریم کنار، به‌نظر میاد که تو واقعا عاشق چلسی باشی. اون لایقه کسیه که واقعا ارزشش رو بدونه. راستی، می‌تونم احساس شکرگزاریت رو درک کنم، من هم یه پسر دارم و اون فوق‌العاده است. شک ندارم که همه‌چیز دقیقا اون‌جوری که باید تموم می‌شه.
چلسی یه زن فوق العاده است. تو مرد خوش‌شانسی هستی. احتمالا دلم می‌خواست تا به تو بگم از طرف من بوس و بغلش کن، ولی می‌ترسم که ازش برداشت اشتباه کنی و من مستقیم برم تو کیسه‌ی جسد.
پس فقط بهش بگو که براش بهترین‌ها رو آرزو می‌کنم 
و برای خودم و تو‌. امیدوارم که حالا به آرامش رسیده باشیم. و راستی، تو می‌تونی اون ماچ گنده‌ی همجنس‌گرایانه رو نگه داری. 
سال نو مبارک باشه و به‌خاطر پسرت هم بهت تبریک می‌گم.
--Elec O'Rourke

پِ.ن: تو طالع نحس کارت حرف نداشت.

※همسایه دوست‌داشتنی من※Where stories live. Discover now