🍓|Part 14|🍓

3.6K 837 278
                                    

به شرط ووت نرسید اما نخواستم شب یلدا بدجنسی کنم :)) بوس رو سر و کلتون
_________________________________________

BAEKHYUN´S P.O.V

از فردا باید دوباره برمیگشتم به دانشگاه و همین باعث میشد تا هر لقمه از کروسان فرانسوی ای که میخوردم, مثل سنگ داخل گلوم گیر کنه.

هیچ تصوری از عکس العمل هم دانشگاهی هام نداشتم و نمیدونستم دقیقا قراره با چه نوع رفتاری مواجه بشم.

-واقعا خوشمزست. . . خانم بیون دستپخت فوق العاده ای داره

کیونگسو درحالیکه یکی از کروسان های شکلاتی داخل ظرف رو برمیداشت, کلماتش رو زیر لب زمزمه کرد و بعد کمی از آب پرتقالی که براش گرفته بودم رو سر کشید.

آهی کشیدم و به موجود بیخیال رو به روم نگاه کردم.

انگار نه انگار که دیشب درحال ناله و زاری برای کراشش بود.

-فردا میای؟

سرم رو به معنای "آره" بالا و پایین کردم و لیوان آبمیوه ام رو برداشتم و به سمت لبهام بردم.

-ص. . . صبح بخیر. . .

با دست پاچه شدن کیونگسو و نگاهش که پشت سر من ثابت شده بود, به عقب برگشتم.

-صبح بخیر

چانیول به نرمی جوابش رو داد و بعد لب زد:

-یرین اینجا نیست؟

با تعجب نگاهش کردم و پرسیدم:

-چیکارش داری؟

-هیچی فقط میخواستم ببین جونگده کجاست... جواب منو نمیده

هومی کردم و جواب دادم:

-تو حیاط پشتیه

چانیول زیر لب تشکری کرد و به سرعت از آشپزخونه ناپدید شد.

-واو. . . واقعا شبیه عکساشه. . . همیشه فکر میکردم فوتوشاپ میکنن

بی حوصله از تعریف های کیونگسو, آبمیوه ام رو قورت دادم و تنها به این فکر کردم که شاید بهتر باشه یک ترم مرخصی بگیرم.

از هر منظری که به ماجرا نگاه میکردم, نمیتونستم خودم رو راضی کنم تا بعد از اون رسوایی بین مردم راه برم و باهاشون ارتباط برقرار کنم.

انگار تازه داشتم از خواب بیدار میشدم که چه با آپلود کردن اون فیلم, چه بلایی سر خودم آوردم!
______________________________________________

CHANYEOL´S P.O.V

برای اطلاع دادن حضورم, سرفه ای کردم و جلو تر رفتم.

یرین درحالیکه لپتاپش رو روی میز فلزی گذاشته بود و خودش داخل صندلی سفید رنگی فرو رفته بود, به من نگاه کرد و لب زد:

-چیزی شده؟

دستم رو پشت گردنم بردم و زمزمه کردم:

-امم. . . نه. . .

Perfectly Imperfect Where stories live. Discover now