BAEKHYUN'S P.O.V
مثل شب گذشته دوباره قرص خواب رو همراه با نوشیدنی مورد علاقه پدرم, بهش دادم و بعد از به خواب رفتنش به سمت اتاق چانیول رفتم.
-من اومدم
چانیول بدون اینکه نگاهم کنه, دستش رو روی چشم هاش گذاشته بود و روی تخت دراز کشیده بود.
به این زودی به خواب رفته بود؟
کنارش دراز کشیدم و با وجود فضای کمی که داشتم سعی کردم خودم رو هرجورکه میشه جا بدم.
-میشه مثل چسب بهم نچسبی؟
با دراومدن صداش نیشخندی زدم و اینبار کاملا بغلش کردم.
-نه. . . فعلا تو مسئول برطرف کردن فانتزیامی. . .
نفسش رو با کلافگی تمام بیرون داد و دستش رو از روی چشم هاش برداشت.
-گاهی واقعا دلم میخواد لباتو بهم بدوزم تا نتونی مدام چرت و پرت تحویلم بدی
لبخند زدم و لبهام رو به سمت صورتش بردم.
-بهت اجازه میدم که لبامو با لبات بهم بدوزی
مثل همیشه, به کناری پرتم کرد و به پهلو شد.
-تو نباید یکم غرور داشته داشتی؟
باید بهم برمیخورد اما حتی به کتفم هم نبود.
-مگه چندبار تو زندگیم قراره آیدل محبوبمو ببینم که بخوام همون یه بارش رو هم با غرور خرابش کنم
آهی کشید و زمزمه کرد:
-تو واقعا یه چیز دیگه هستی. . . هیچ وقت آدم کنه ای مثل تو ندیدم
لبخندی زدم و روی تخت نشستم.
-پیجای حمایتی از خودمونو دیدی؟
لبخند پررنگی زدم و ادامه دادم:
-اسم کاپلمونو گذاشتن بکیول. . .
نگاهی بهم انداخت و زمزمه کرد:
-چرا اسم تو باید اول بیاد. . . چانبک بهتره. . .
موهام رو از روی چشم هام کنار زدم و گفتم:
-چون حتما فهمیدن من تاپ تر از تو بنظر میرسم
-خیلی داری حرف میزنی
بی حوصله گفت و مردمکش رو چرخوند.
-خیلی حرف بزنم چی میشه؟ دوباره میخوای منو به دردسر بندازی؟ آره؟
با دو انگشتم ضربه ی آرومی روی پایین تنه اش زدم.
-آره میخوای منو به دردسر بندازی؟
چانیول خیلی سریع پاهاش رو جمع کرد و غرید:
-من هیچ غلطی باهات نمیکنم. . . حالا هم بگیر بخواب. . . فردا باید تمام سوالاتو باهم چک کنیم. آخرین روزیه که فرصت داریم هماهنگ شیم
BINABASA MO ANG
Perfectly Imperfect
Fanfictionمن پارک چانیول ،تاپ آیدل کره، یه صبح بیدار شدم و دیدم اون رازی که به مدت ده سال سعی در مخفی کردنش داشتم، توسط ساسنگ فن نفرت انگیزم که به اسم BBH معروف بود فاش شده‼️ و اون راز چیزی نبود جز اینکه من یه گی لعنتیم💦🌝 اما این نکته افتضاح ماجرا نبود....�...