🍓|Part 9|🍓

3.2K 699 299
                                    

BAEKHYUN'S P.O.V

مثل شب گذشته دوباره قرص خواب رو همراه با نوشیدنی مورد علاقه پدرم, بهش دادم و بعد از به خواب رفتنش به سمت اتاق چانیول رفتم.


-من اومدم


چانیول بدون اینکه نگاهم کنه, دستش رو روی چشم هاش گذاشته بود و روی تخت دراز کشیده بود.


به این زودی به خواب رفته بود؟


کنارش دراز کشیدم و با وجود فضای کمی که داشتم سعی کردم خودم رو هرجورکه میشه جا بدم.


-میشه مثل چسب بهم نچسبی؟


با دراومدن صداش نیشخندی زدم و اینبار کاملا بغلش کردم.


-نه. . . فعلا تو مسئول برطرف کردن فانتزیامی. . .


نفسش رو با کلافگی تمام بیرون داد و دستش رو از روی چشم هاش برداشت.


-گاهی واقعا دلم میخواد لباتو بهم بدوزم تا نتونی مدام چرت و پرت تحویلم بدی


لبخند زدم و لبهام رو به سمت صورتش بردم.


-بهت اجازه میدم که لبامو با لبات بهم بدوزی


مثل همیشه, به کناری پرتم کرد و به پهلو شد.


-تو نباید یکم غرور داشته داشتی؟


باید بهم برمیخورد اما حتی به کتفم هم نبود.


-مگه چندبار تو زندگیم قراره آیدل محبوبمو ببینم که بخوام همون یه بارش رو هم با غرور خرابش کنم


آهی کشید و زمزمه کرد:


-تو واقعا یه چیز دیگه هستی. . . هیچ وقت آدم کنه ای مثل تو ندیدم


لبخندی زدم و روی تخت نشستم.


-پیجای حمایتی از خودمونو دیدی؟


لبخند پررنگی زدم و ادامه دادم:


-اسم کاپلمونو گذاشتن بکیول. . .


نگاهی بهم انداخت و زمزمه کرد:


-چرا اسم تو باید اول بیاد. . . چانبک بهتره. . .


موهام رو از روی چشم هام کنار زدم و گفتم:


-چون حتما فهمیدن من تاپ تر از تو بنظر میرسم


-خیلی داری حرف میزنی


بی حوصله گفت و مردمکش رو چرخوند.


-خیلی حرف بزنم چی میشه؟ دوباره میخوای منو به دردسر بندازی؟ آره؟


با دو انگشتم ضربه ی آرومی روی پایین تنه اش زدم.


-آره میخوای منو به دردسر بندازی؟


چانیول خیلی سریع پاهاش رو جمع کرد و غرید:


-من هیچ غلطی باهات نمیکنم. . . حالا هم بگیر بخواب. . . فردا باید تمام سوالاتو باهم چک کنیم. آخرین روزیه که فرصت داریم هماهنگ شیم

Perfectly Imperfect Tahanan ng mga kuwento. Tumuklas ngayon