eight

2.9K 471 322
                                    

تلخمو حل شده کابوس وجودم در سم
غیرِ تو از همه ی آدم ها میترسم
.
.
.
.
.
.
.
.

به معده ی دردناکش چنگ میزنه و مایع گرمی که به دهنش راه میگیره مزه ی خون میده

معدش خالیه اما عق زدناش لحظه ای قطع نمیشن

کلافه از احساس ضعفی که هرلحظه بیشتر از قبل میشه مشتش رو محکم به کنار روشویی میکوبه و از دردش ناله میکنه

حس میکنه یه چیزی داره تو دلش پیچ میخوره

سست شدن پاهاش حالش رو بدتر میکنن و نمیتونه چشماشو باز نگه داره، فقط با تمام جونی که تو تنش مونده به کناره های روشویی چنگ میزنه تا نیوفته

تقریبا از دیروز تا حالا درست و حسابی غذا نخورده و فشار عصبی ای ام که طی چند ساعت گذشته بهش وارد شده کم نبوده

شیر آب رو میبنده و سرگیجه ی شدیدش باعث میشه چند ثانیه سرش رو به در دستشویی تکیه بده تا حالش جا بیاد

اینکه نخواد به زندگیش ادامه بده از نظرش کاملا طبیعیه!

به زحمت از پله ها بالا میره و بی توجه به عواقب کارش در اتاق لیام رو باز میکنه، به چارچوب در تکیه میده و به معده ی دردناکش چنگ میزنه

لیام پشت به در لبه ی تخت نشسته و بی وقفه از سیگار بین انگشتاش کام میگیره

به محض رسیدن بوی سیگار به مشامش تحریک شدن معده ش رو حس میکنه و بی صدا عق میزنه

دست آزادش رو جلوی دهنش میگیره و از حس مزه ی خون چهرش جمع میشه اما بی توجه بهش به سمت لیام میره و بین پاهاش روی زمین میشینه

هیچی مثل نگاه بی حس اون مرد که به رو به رو خیره شده و حتی نیم نگاهی بهش نمیندازه نمیتونه دلش رو به درد بیاره

نگاه بی حسی که نشون میده هیچی براش مهم نیست

زین از پایین بهش نگاه میکنه و آروم پلک میزنه

اون مرد از هر زاویه ای بی نقصه

ماه گرفتگی کوچیک روی گردنش

ته ریش بلند شده و نامرتبش

لب های سرخی که هر چند لحظه یه بار دور فیلتر سیگار حلقه میشن و بعد دود خاکستری رنگ سناتور از بینشون بیرون میاد

بینی متناسب با صورتش

چشمای تیله ای و خوشرنگش

ابروهای پر و خوش حالتش

موهای بلند و بهم ریخته ش که یکم حالت فر دارن

پرستیدنی تر از این الهه ی بدخلق وجود داره؟

آب دهنش رو قورت میده و به آرومی صداش میزنه اما لیام بی توجه بهش سیگار دیگه ای بین لب هاش میذاره و بعد از روشن کردنش به نقطه ی نامعلومی روی دیوار روبه روش خیره میشه

Violet♡[Ziam]Where stories live. Discover now