دنیای ماوراطبیعت توسط یک جادوی قوی از دنیای انسان ها جدامیشه و قابل پیدا شدن توسط انسان ها نیست
در جنگ بین جادوگر ها و اِلف ها اولین مردهای خوناشام از نسل جادوگرها به وجود اومدن تا بتونن در برابر اِلف ها پیروز بشن اما بعد از پیروزی خوناشام ها خودشون رو جدا از جادوگر ها و مستقل از اون ها در نظر گرفتند و از کنترل اونها خارج شدند
خوناشام ها قدرتشون رو از خون میگرفتن اما اشتیاقشون به خون رو پس از مدتی تحت کنترل درآوردن و شروع به تغذیه از حیوانات کردن
مردان خوناشامی که از نسل جادوگر ها بودند شامل نژاد دارک که قدرت کنترل عناصر طبیعت رو داشتن و شامل نژاد وایلد که قدرت کنترل حیات وحش رو داشتند میشدند و پس از مستقل شدن از جادوگر ها تصمیم به ادامه ی نسلشون داشتنولی برای ادامه نسل هیچ زن خوناشامی وجود نداشت و از اونطرف جادوگر ها که از قدرت زیاد خوناشام ها و مستقل شدنشون ناراضی بودن ازدواج دختران جادوگر رو با خوناشام ها ممنوع کردن
اما مردان خوناشام برای ادامه نسلشون راه دیگه ای پیدا کردن و از دخترهای انسان استفاده کردن اونها دخترانی رو از مرز جادو رد میکردن و به دنیای فراطبیعی میاوردن اما خیلی از اون دخترها
نمی تونستن قدرت جادو رو تحمل کنن و پس از مدتی میمردن دخترانی که قدرت زنده موندن رو برای ادامه نسل داشتن بسیار کم بودن و فرزندانی که به دنیا میاوردن همه پسر میشدن که یا خوناشام بودن و یا انسان که ارزشی نداشن و در خدمت برادران اصیلشون بودن و هیچ فرزند دختری به دلیل ضعیف بودن زنده به دنیا نمی اومددرنتیجه دزدیدن دختران انسان ادامه داشت تا وقتی که جادوگر ها از افزایش نسل خوناشام ها وحشت کردن و گم شدن بیش از حد دختران جوان داشت انسان هارو کنجکاو و نگران میکرد بنابراین برای جلوگیری از این کار جادوگر ها جنگ سختی رو با خوناشام ها شروع کردن که بعد از آسیب های زیاد هردوطرف ناچار به صلح و بستن قراردادی شدن
طبق قرارداد یک دختر به دو مرد از هر نژاد (دارک و وایلد) میرسید و بعد در هر خاندان تنها دو پسر ارشد از هر نژاد مثل پدرانشون حق داشتن از یک دختر صاحب فرزند شن و بقیه ی فرزندان پسر خاندان از دور ادامه نسل خارج میشدن و حق نداشتن همسر و فرزند داشته باشن
تا هم دختران کمتری دزدیده بشه و هم افزایش نسل محدود بشه(به زبون ساده دوتا پسر بزرگتر خانواده با یه دختر مزدوج میشن و دختره واسه دوتاشون بچه میاره و بقیه پسر های خونه باید سماق بمکن😊)...و این قرارداد قرن ها پا برجا موند و حالا حکومت خوناشام ها در دست دو برادر ارشد خوناشامه که مثل پدرانشون هردو از یک دخترانسان دارای فرزند شدن .
جین از نژاد دارک خوناشام هایی که جادوی کنترل عناصرطبیعت رو دارن دارای دوپسر به اسم های جیهوپ و شوگا شد
ونامجون از نژاد وایلد که دارای جادوی کنترل حیات وحشن دارای دو پسر خوناشام تهیونگ و جونگ کوک هست و همینطور پسرش جیمین که مثل مادرش انسان شد پس ارزشی نداشت و در خدمت برادر های خوناشامش بود.و حالا باید دید این نسل چه ماجرایی رو پیش رو دارن...
(خوناشام ها دارای خوی وحشیه جادوی سیاهن درنتیجه قوانین و محدودیت های اخلاقی زیادی ندارن و از اونجایی که فقط پسرهای ارشد قادر به داشتن همسر و فرزند هستن وجود روابط عاشقانه یا فقط جنسی بین بقیه پسرهای خاندان معمول و رایج هست)
أنت تقرأ
DARK & WILD (Completed)
Fanfikce۶خوناشام از خاندان های دارک و وایلد که به برتری و قدرت خودشون باور دارن دنیای ظالمانه ای رو برای تنها پسر انسانِ خاندان رقم زدن... وقتی عشق یک خوناشام اون پسر رو نجات نمیده پس نفرتی که بهشون داره باعث میشه تا تصمیم بگیره برای یکبارهم که شده به اون...