part2

1.6K 479 161
                                    

وقتی دو روز بعد از رفتنمون به کتاب فروشی، فردی تماس گرفت و گفت اگر کار پاره وقت میخوام برم دیدنش، تصور نمی کردم صاحب اونجا مرد جوونی باشه که قیافه اش به بیشتر از 25 سال نخوره.

اون شب به دلیل خستگی یا شاید هم مهم نبودن فروشگاه، نگاه دقیقی بهش نداشتم. ولی توی اون لحظه با نگاه کنجکاوم به همه جا نگاه میکردم.

قفسه های چوبی کتابها کنده کاری حیوانات کوچکی روی خودشون داشتن و دیوارهاش با کاغذ دیواری طرح روزنامه انگیسی کاور شده بودن. آویز قشنگ بالای درب ورودی شبیه به تزیینات اویزان شده از دیوار و سقف فروشگاه بود. فضای داخلی فروشگاه با حدود 15 پله چوبی که انگار جزئی از دکوراسیون داخلی اونجاست، به طبقه بالایی که ایده ای نداشتم به کجا میرسه، مرتبط میشد.

بوی عود های در حال سوختن مخلوط با بوی کاغذهای نو و اون فضای نیمه تاریک با توجه به اینکه یه مغازه فروش کتابهای دانشگاهی بود، زیادی فضای رومانتیکی ایجاد کرده بودن.

-مغازه قشنگیه مگه نه؟

با شنیدن صدای صاحب فروشگاه که خودش رو کانگ یونگ معرفی کرده بود، دست از نگاه کردن به اطراف کشیدم و حواسم بهش جلب شد"درسته خیلی قشنگه ولی یه جورایی با فروشگاه کتابهای دانشگاهی مطابقت نمیکنه"

کتابی که مشغول بسته بندیش بود رو کنار گذاشت و نگاهش و به صورتم دوخت "درسته اینجا قبلا یه کافه کتاب بود پر از رمانهای عاشقانه. ولی میدونی چیه این روزها مردم به این چیزا اهمیت نمیدن . اینترنت و این حرفا میدونی که چی میگم؟"

+درسته. و به جاش مجبورن کلی پول برای این کتابها بدن. چون به هرحال نیازی که به کتابای درسی دارن و نمیشه نادیده گرفت.

-بکهیون شی تو واقعا پسر باهوشی هستی، خوشحالم قراره با هم کار کنیم. اینجا کار زیادی نداری بعداز چند روز موجودی کتابها و چیدمانشون دستت میاد و تنها کاری که باید بکنی دادن کتابها به خریدارها و گرفتن پول ازشون هست. ساعت پنج عصر تا ده شب تایم کاریت میشه و ساعت ده تا یازده هم من میام تا حسابهای روز و لیست فروش بهم بدی. در مورد حقوقت خواسته خودته هفتگی باشه یا ماهانه. نظرت چیه ؟

+خوبه و من میتونم حقوقم و هفتگی دریافت کنم؟

-گفتم که خواسته خودته و اگر اینجوری میخوای من مشکلی ندارم. تو دانشجویی؟

+بله فوریتهای پزشکی میخونم

-اووه.به نظر رشته جالبی باشه آمبولانس و این حرفا. به هر حال من ادم بدجنسی نیستم وقتی کارات رو تموم کردی و مشتری نیست میتونی درسهات رو همینجا بخونی. گفتم خیلی کار زیادی برای انجام دادن نداری. فقط هر دو ماه برامون کتابهای جدید میرسه و باید تمام روز و با من تو باز کردن بسته ها و دسته بندی کتابها کمک کنی. نگران نباش من دستمزد اضافیشو حساب میکنم.

shout my silence[[complete]]Where stories live. Discover now