Jimin
یک ثانیم اون شب نخوابیدم همش به اینکه فردا ممکنه چه اتفاقی بیوفته فکر میکنم پیرزن خدمتکار رو صندلی نشسته بودو کتاب میخوند رفتارش بیش از حد اروم بود هیچ حرفی نمیزد حظورش اصلا احساس نمیشد
من دارم مثل کسایی که حکم اعدامشون اعلام شده از ترس و استرس میمیرم این نشسته با خیال راحت کتاب میخونه
وقتی تو ایینه به خودم نگاه کردم رنگ صورتم با گچ دیوار مو نمیزد
گوشه لبم زخم بودو خون روش خشک شده بود
انگشتامو لای موهام فرو بردمو سرمو فشردم
عین دیوونه ها با خودم زمزمه میکردمپیش خودم این احتمال رو میدم که یا گیر دنیل میوفتم یا به دسته این خرگوشه عصبانی به قتل میرسم
دیگه ازین دوحالت خارج نبود****
Jangkookدوتا نگهبانه بی خاصیتو سپردم تا بحسابشون برسن تا بفهمن از زیر کار در رفتن چه بهایی داره
با اینکه پسره موفق به فرار نشد ولی اونا قانون رو شکستن
خوابم نمیبرد پشت پنجره اتاق ایستادم
امشب هوا گرفته بود و از بارون هیچ خبری نبود
دستامو پشتم قفل کردمو به اسمون شب زل زدم
تو دلم با خودم حرف میزدم ..اینکه الان با اون پسر چیکار کنم
چرا دنیل اصرار داشت برای گرفتنه جیمین از من قول بگیره
کیم دنیل و جیمین ...جیمین پسری با جسم کوچک و ظریف ولی نگاهی وحشی
لقبی که بهش دادم برازندش بود
گربه ی وحشی با چشمای تک پلکی و رفتارو لفظ بی پرواش
پسری که نمونه اش رو تو زندگیم کم دیده بودم
وقتی ترس تو نگاهش موج میزد ولی این به گستاخیش اضافه میکردبا جملاتش منو عصبی میکرد و وقتی چهره عصبیمو میدید مثل ی گربه تو خودش مچاله میشد و نگاهش رو مظلوم میکرد
از این رفتارش چیزی سر در نمیارم ..از طرفی هم به دردم نمیخوره ولی همینطوریم ولش نمیکنم چون دردسرساز میشه
دنیل اگه بفهمه که جیمین هیچ کارست حتما روی تصمیمش پا فشاری میکنه ولی تا زمانی که راز بین این دو رو نفهمم جلوی حرکاتش رو میگیرم
امشب بهش زنگ زدم و گفتمکه فردا اول وقت میخام ببینمشکلافه نگاهم رو از پنجره گرفتمو و به تخت دوختم
دکمه های پیرهنم رو باز کردم به پشت روی تخت دراز کشیدم و نگاهم رو به سقف دوختم نگاهم به سقف بود ولی فکرم یه جایه دیگه*****
دیشبم که خبرم کردی بیام اینجا فهمیدم حتما مسئله مهمیه
پاروی پا انداختمو خیره شدم تو صورت کنجکاوش
به ارومی قضیع نامه داهیون رو تعریف کردم
با عصبانیت بلند شد شروع کرد به قدم زدن
دست راستش رو مشت کردو به کف دستش کوبید+بالاخره زهرش رو ریخت اصلا! با اینهمه مراقب چطوری تونست بیاد اینجا
-حتما با تغیر چهره اومده
چند دقیقه ای سکوت کرد یک دفعه ایستادو نگام کرد نگاه دقیقی بهش انداختم نگاهش براق شده بود میتونستم دلیل اینو حدس بزنم
KAMU SEDANG MEMBACA
sinner(коокмin)
RomansaWe found each other I helped you out of a broken place You gave me comfort But falling for you was my mistake ما همدیگرو پیدا کردیم من کمکت کردم از یک شرایط بد بیرون بیای تو بهم آرامش دادی اما عاشقت شدن اشتباهم بود MUSIC:CALL OUT MY NAME_theweekend ...