⁦❤️1

2.1K 288 2
                                    

خوابگاه اکسو کاملا در ارامش بود.بعد از یک روز سخت کاری ساعت دوی نصف شب رسیده بودن خوابگاه و هرکدوم یجا در حال چرت زدن بودن. هفته دیگه کامبک داشتن و سخت در حال تلاش بودن تا بهترینشون رو به فنهاشون نشون بدن.ساعت نزدیکای هشت صبح بود که موبایل سوهو زنگ زد.با همون حالت خوابالو جواب داد.
~بله~
*سوهو هنوز خوابيديييين سريع اماده شين دارم ميام دنبالتون امروز خيلي كا داريم*
با دادي كه منيجرشون زد كاملا خواب از سرش پرید.سریع بلند شد و همه رو بیدار کرد.همگی با چشمای پف کرده و دل گشنه همراه با منیجرشون راهی سالن تمرین شدن.البوم جدیدشون یه اهنگ به اسم مانستر داشت که هم ریتم سختی داشت و هم رقصش خیلی مشکل بود.
همه خیلی سخت درحال تمرین رقص بودن.هرچند که یک نفر ب جز تمرکز روی رقص در حال دید زدن هم گروهیش هم بود.هم گروهی که چندوقتی بود که در چشمش بیشتر از یک دوست بود و فقط خدا و شیومین هیونگش از کراش بی صابقش روی کسی که مثلا برادرش بود خبر داره.
چن کنار چانیول نشست و گفت:چیه خیلی تو فکری؟
چان نگاهش و از زمین گرفت و گفت:چیزی نیست فقط استرس دارم.این اهنگ خیلی سخته.قسمت رپش رقصش هم تند میشه.واقعا نگرانگم نتونم از پسش بربیام.
~بيخيال چان.بعد از چهار سال هنوزم يعد از هر تمرين همينو ميگي.نگران نباش تو هميشه بهترينتو به نمايش ميذاري~د
نگاه قدرداني به چن كرد و مراه با سهون به استوديو رفت براي ضبط قسمت رپ.چن راست میگفت.اون تو رقص اعتماد به تفس پایینی داشت و همیشه دو برابر بقیه تلاش میکرد.اما با دیدن اریها که تشویقش میکردن انگیزه میگرفت و تمام خستگیش در میرفت.شب وقتی رسیدن خوابگاه همه به جز بکهیون حواب بودن.بکهیونم با گفتن اینکه شام براشون تو اشپزخونه گذاشتن به اتاق مشترکش با چان رفت و خوابید

_____________________________________
خب سلام!moonlightهستم و این تقریبا اولین فیک چانبکم هست.امیدوارم کسی که میخونتش با پارت اول مقایسش نکنه.مطمئنا پارتای بعد بهتر میشه.ممنون بابت اینکه میخونیدش.

In The Name Of Love 💓Where stories live. Discover now