In The Name Of Love 💓

💜27

به دست گل تو دستش نگاه و ماسکشو درست کرد.
امروز بعد از یه هفته میخواست بکو ببینه.
تو این یه هفته بک مدام مشغول بود و چان سعی میکرد بیشتر وقتشو با پدر و مادرش که مشغول راه اوندازی رستوران جدیدشون بودن بگذرونه.
اهنگ کندی بکهیون دیروز منتشر شده بود و امروز توی میوزیک بنک اجرا داشت.
چانیولم دیگه نتونشت تحمل کنه و با یه دسته گل تو دستش،تو راه میوزیک بنک بود تا دوست پسرشو بالاخره ببینه.
وقتی ماشین پارک کرد،پیاده شد و سریع وارد ساختمون شد.
بقیه اعضا هم احتمالا تا الان رسیده بودن.
سمت اتاق بکهیون رفت و درو اروم باز کرد.
بکهیون نمیدونست قرار امروز بیاد ببینتش.
انگشتشو رو بینیش گذاشت و از بقیه خواست سکوت کنن.
از پشت به بک نزدیک شد و دسته گلو جلوش گرفت.
بکهیون که مشغول حرف با سهون بود،جیغ خفه ای کشید و به دسته گل نگاه کرد.
با تشخیص صاحب دستی که گل رو گرفته بود،مبهوت برگشت عقب و با دیدن چانیول لبخند مستطیلی ای زد.
*یوللل

محکم بغلش کرد و سرشو تو سینه امنش پنهون کرد.
چانیول به خودش فشردشو با چشماش از بقیه که داشتن اتاقو ترک میکردن،تشکر کرد.
بکهیون از بغلش بیرون اومد و رو انگشتای پاش بلند شد و لبای دلتنگشونو بهم رسوند.
محکم لبای چانو مک زد و اهمیتی به پخش شدن بالم لبش نداد.
+پاپی بی طاقت من
بوسه اروم دیگه ای به لب بکهیون زد و با شیفتگی به صورت زیباش خیره شد.
دسته گلو به بک داد و رو مبل نشست.
بکهیونو رو پاش نشوند دستشو نوازش وار رو پهلوش کشید.
*مرسی که اومدی.دلم برات تنگ شده بود.
چان موهاشو بوسید و سرشو تو گردنش برد.
چند دقیقه رو از اغوش هم لذت بردن.
بکهیون با کم کم وارد شدن بقیه اعضا از روی پای چانیول بلند شد.
-هیونگ بشینید ازتون عکس بگیرم.
بکهیون دسته گلو تو دستش گرفت و کنار چانیول نشست.
به سهون نگاه کردن واولین عکس گرفته شد.
-هینگ بالم لی بک هیونگ رو لبته.

بکهیون خواست پاکش کنه که چان مانعش شد.
ماسکشو زد و دوباره به دوربین خیره شد.
+نمیخوام طعم لبات از رو لبام بره.
بکهیون لبخند قشنگی زد و سهون چند تا عکس دیگه گرفت.
چانیول با شیفتگی به عکسایی که سهون گرفته بود نگاه کرد.
*پستش کن.
چان لبخندی زد.
+چرا که نه
عکسو تو صفحش پست کرد و زیرشم نوشت بیون کندی.

بکهیونو صدا کردن تا بره اجرا کنه.
اخرین بوسشو هم بهش داد و بکهیون با لبخندی که از رو لباش پاک نمیشد،سمت استیج رفت.
اون روز بکهیون تو میوزیک بنک برنده شد و پسرا رو استیج باهاش جشن گرفتن.
هرچند که فن بوی شماره یک بکهیون،پارک چانیول،حسابی برای دوست پسرش سنگ تموم گذاشت و تشویقش کرد.

✨✨✨

کنار بکهیون رو مبل نشست و پاهاشو رو پاهای خودش گذاشت.
+میشه موبایلم بدی؟
با حالت پوکری وقتی موبایلشو دستش دید پرسید.
*نه
خلاصه جواب داد و کف پاشو به شکم برهنه چانیول کشوند.
پوفی کشید و گوشی بکهیونو از رو میز برداشت.
+رمزت چیه؟
*رمز یه چیز کاملا شخصیه پارک یول
+اوه جدی؟برای همینه که پسورد گوشیم بکهیونه و با اثر انگشت و قیافه تو باز میشه؟
*اوهوم.