❈ 𝐜𝐡𝐚𝐩𝐭𝐞𝐫 1❈

455 62 89
                                    

سلام به همگی

من اومدم با بوک جدیدم🙂🤗 لطفا بوک جدید رو توی ریدینگ لیست هاتون ادد کنید 💛

مثل همیشه نیازمند حمایت های گرمتون هستم پس لطفا یک بار دیگه کمک کنید تا بوک بیاد بالا ، چون این با قبلی فرق داره

ووت های خوشگلتون رو دریغ نکنید ⭐

بریم که داشته باشیم 👀😈

.

.

.

.

.

روی صندلی لم دادم و مثل کارگاه به در کلاس خیره شدم .

 
میخواستم ببینم این کیه که جای استاد هاتسون اومده و نصف بچه های کلاس به و به چه چه قد و قامتشو میکنن .
 

البته یکی از علایقم این بود که بقیه رو با خاک یکسان کنم ..

الان هم منتظر بودم استاد تازه وارد بیاد تا اون غرورش رو که بچه ها ازش تعریف میکردن و خورد کنم و ته دلم لذت کارم و ببرم .

 
یکی از پشت محکم زد رو شونم

لویی : چته؟؟ غرق شدی؟

 
بدون این که برگردم گفتم

نایل : خفه تا بلند نشدم… تمرکزمو بهم میریزی نمیتونم حال این استاد جدید رو بگیرم .

حرفم که تموم شد آب از لب و دهن لویی آویزون شد

لویی : نایل نمیدونی چه جیگریه عین این هنرپیشه ها میمونه مثل اون پسره چی بود اسمش؟
 

یکم به کله ی پوکش فشار آورد و با هیجان گفت:

لویی : آها تام … مثل اونه… حتی خوشتیپ تر از اون

 
با چندش پسش زدم و چشمامو چرخوندم

نایل : جمع کن خودتو عقده ای پسر ندیده

 
تا خواست حرف بزنه در کلاس و باز شد ...

با دیدن هری که با یه تیپ رسمی و کیف به دست اومد داخل رنگ از رخم پرید
 

حق با لویی بود زیادی از حد خوشتیپ شده بود
اون وقت هایی که من میشناختمش خبری از این هیکل و قیافه نبود اما الان…

 
با ترس از این که منو ببینه فوری رفتم زیر میز
لویی با دیدنم خندید و گفت

لویی : چی شد پس افتادی؟

 
دستم و روی دماغم گذاشتم و گفتم

نایل : خفه احمق این هریه فکر کنم باید کل این واحد و بردارم تا چشمم به چشمش نیوفته

 
با تعجب گفت

لویی : میشناسیش؟

 
تا خواستم بگم من یه زمانی دوست پسر این استاد تازه وارد بودم صدای هری بلند شد
 

Different love Story |n.s| MPRGWhere stories live. Discover now