وقتي صداي بسته شدن در اومد ، نفسمو ك توي سينم حبس شده بود دادم بيرون ...
از يه طرف خيلي عصبانيم و دلم ميخواد جيغ بزنم ...از طرفي هم كاملا زبونم بسته سده و از ىفتاراي اون عوضيه داغون گيجم ...
تصميم گرفتم ك برم پايين ...
-زين نميتونه رو من تأثير بزاره ، نميتونه ...
مدام اينو تكرار ميكردم و سعي ميكردم خودمو عادي نشون بدم ، لباسمو مرتب كردم و رد اشك را از رو گونه هام پاك كردم
-لعنت بهت زين
وقتي ك رفتم پايين ، سنگينيه نگاه زين و حس ميكردم ، فاك
-بهش نگاه نكن أش ، سعي كن عادي باشي
نميشه نميشه نميسه ....
-أش ؟
هري ؟؟ نه تو ديگه نه ...
-بله ؟!
-بايد باهم حرف بزنيم
اون چشماشو ريز كرد و از لاي دندون هاش گفت ...اين چه مرگشه ؟
-الان ؟!
من صدامووبلند كردمو ، سعي كردم بهش بگم ك الان حوصله ي اونو ندارم ... اصلا اون چرا اينجاست ؟؟! اون ميتونه بره درساشو بخونه ...آشغال
-آره همين الان ...
اون خيلي جدي گفتو ...لحنش دستوريه !
اون فك كرده كيه ؟!
-ببين هري ، تو ميتوني بري ، چون من اصلا حوصلتو ندارم ... اين ك دو كلمه بگي و دوباره فرار كني
-اينا الان مهم نيستن ، فقط تو بايد از اينجا بري !
-ببخشيد ؟؟
اون واقعا فك كرده كيه ؟؟!
-همين ك شنيدي أش ، لطفا لطفا به حرفم گوش كن !
لحنش دلسوزانه شد ...
ولي من به دلسوزي كسي احتياج ندارم ...
-شما ها چتونه ؟؟ هان ؟؟ از يه طرف مياي منو ميكشي از خونه بيرون و تا نصف راه ميبري ، بعدشم يه دفعه غيب ميشي ، الانم اومدي ميگي از اينجا برم ؟؟!
من داد زدمو دستمو توي هوا تكون دادم ، اگه صداي موزيك نبود الان همه دور ما جمع شده بودن
-اون صداي لعنتيتو بيار پايين ...
دستمو گرفتو به طرف در خروجي كشيدم ... اين ديگه از كجا اومد ؟!
توي حياط هوا سرد بود و من يكم لرزيدم ... حياط خلوته ، خيلي
هري- خواهش ميكنم ك ... ديگه از ...زين ...فاصله بگير ...اون ... اون ...خيلي بدتر از چيزيه ك فكر ميكني
هولي شت ... مگه اون زينو ميشنايه ؟؟! خداي من ، سىم داره گيج ميره ... تين اتفاقا كنار هم جور در نميان !
دستشو لاي موهاش كشيد و آب دهنشو قورت داد ... چشماش تيره شدن و حالت التماس گرفتن .
-هولي شت ، تو از كجا زينو ميشناسي ؟!
-تو به اين كارا كاري نداشته باش ! فقط برو ...أش ..تو خيلي فضولي و اين برات خوب نيست ...
اون بهم پريد
-باشه ، من حرفي نميزنم و شما همتون حيوونيد ...
يه اشك از چشمم افتاد ...ولي من نميخوام گريه كنم ...
زود دستمو روش كشيدمو بغصمو قورت دادم به سرعت از هري دور شدم
-فقط به خاطره خودته . عزيزم
اون از پشته سرم گفت و لعنتي اون ميتونه خفه شه
--------------------------------------
ممنون ميخونيد ؛)
راي و نظر ❤