part 7

4K 559 65
                                    

بوگوم_تهیونگ تو میدونی باید هرچه زودتر تکلیفمون معلوم شه نه؟؟؟

_اره ، فقط نمیدونم چجوری قراره این کارو بکنم

تهیونگ دستش رو روی شقیقش گذاشت

چند ماهی بود که فکرش مشغول بود از وقتی که با پارک بوگوم توی یکی از تئاتر هاش آشنا شد

اون خوشتیپه توی حرفه خودشون آدم موفق و سرشناسیه و مهم تر اینکه خیلی ته رو دوس داره
کلی بهش کمک کرد ، اون تا الان فقط چند تا نقش فرعی توی تئاتر بازی کرده
ولی حالا ...به لطف بوگوم و نفوذش چن تا پیشنهاد بازی نقش اصلی توی فیلم و سریال

پارک بوگوم براش یعنی اینده ،یعنی موفقیت، یعنی خوشبختی، یعنی برآورده شدن آرزوهایی که همیشه داشت

این طرف جونگ کوک، خب کوک اون خیلی دوستش  داره ، اینو  میتونه از رفتاراش بفهمه ،خودشم داره ،
براش سخته بخواد ناراحت یا دلشکستش کنه
ولی ...
چند وقتی بود داشت به این موضوع فکر میکرد
تصمیمیش رو گرفته بود
بین جونگ کوک و آینده و آرزوهاش باید یکی رو انتخاب میکرد

****

(اهنگ پیشنهادی :golden and silver light از Peter cavallo )

جین بهش گفته بود امشب همه خونه جونگ کوک دعوتن، ولی خب اون گفته بود که نمیاد
برخلاف همیشه جین بهش اصراری نکرد و ازین بابت ممنون بود

چند ساعتی رو توی پارک و رو نیمکت خیس نشسته بودو بالاخره برگشته بود خونه

بی حال روی کاناپه دراز کشید
لباساش نم دار بود
بوی نا میداد، مثل زندگیش...

فلش بک
(چند ساعت قبل ،مطب دکتر)

_متاسفم آقای پارک، شما به هاناهاکی قفسه سینه مبتلایید

با چشمایی درست شده به دکتر نگاه کرد

_هاناهاکی؟

_بله متاسفانه!همونطور که احتمالا خودتون هم میدونید این بیماری وقتی رخ میده که آدم دچار عشق یه طرفه میشه،  هرچقدر عشق بیشتر باشه این بیماری پیشرفت میکنه تا اینکه ریه شرو میکنه به رشد گل های سرخ، با گذشت زمان و عذاب تحمل عشق یه طرفه فرد مبتلا گلبرگ و خون بالا میاره
گل ها بیشتر توی سینش ریشه میزنن و رشد میکنن
تا جایی که تمام ریه فرد رو درگیر میکنه و متاسفانه دگ نمیتونه نفس بکشه

عین مرده ها فقط به دکتر نگاه میکرد.
این عشق داشت باهاش چیکار میکرد؟؟؟

دکتر: دو راه برای درمانش هست: یا اونی که عاشقشی بفهمه و اونم عاشق شما بشه و بهتون حس داشته باشه
و دوم اینکه جراحی کنید

my brother's boyfriend (kookmin, kookv)Where stories live. Discover now