➰10 milion $🚬

1.1K 194 593
                                    

دست نگه دار من دیوونم، یه پارادوکس بزرگ، به زبون ساده یه قاتل که ازت محافظت میکنه...همه از ته جهنم بهم التماس میکنن ولی خفه شدن!
 

14 may 2021

"قربان طرفین محموله مورد نظر یکساعت دیگه سر قرار میرسن"

از سیگار *Treasurer(تِرِژِرِر) گرونقیمتش کام عمیقی گرفت و باقیشو پرت کرد توی زیر سیگاری پوزخند پر از کینه ای زد، سرش پر از معماهای حل نشده ای بود که داشت مغزشو سوراخ میکرد اما مثل همیشه نقاب خونسرد و محکمشو پشت گوشاش سفت کرد پاهای کشیدشو روی زمین ضرب داد و بلند شد:

-بهتره این بار از دستش ندید وَ اِلا سر همتونو برای خانواده هاتون پس میفرسم....

صداش دورگه و رعب آور به نظر میرسید ولی چهرش کاملا سرد و مسلط بود این باعث شد مرد روبروش مثل سگ ازش بترسه و لرزی به پاهاش بشینه:

"چشم قربان اینبار از دستش نمیدیم"

باس*میو بی حرف شقیقشو مالید و اخماشو با وقار به هم کشید با دست چپش اشاره کرد که بره، طی این مدت روحش دنبال خیلی از جوابا گشته بود، با نقش بستن دوباره تصویرش جلوی چشماش اخمش عمیق تر شد و از بین دندونای کلید شدش غرید:

-مگه دستم بهت نرسه پرنس!

با اخم لباس مشکیشو مرتب کرد و عینک دودیشو روی چشماش گذاشت وقتی از اتاقش بیرون اومد افرادش جلوش تعظیم کوتاهی کردن و پشت سرش راه افتادن محض احتیاط ۲۳ تا از افرادشو دست چین کرده بود با برخورد نور خورشید به ته ریش های ریز زیر چونش فکش منقبض شد و اخمش غلیظ تر، به سرعت سوار ماشین شد و پاهاشو از هم باز گذاشت راننده و بقیه ماشینها به حرکت در اومدن و صدای اعصاب خورد کنه توی سرش هر لحظه بیشتر میشد دوباره دندوناشو بهم کلید کرد

*آماده باش لِئون باید تقاص مرگشونو پس بدی!*

به جاده چشم دوخته بود و همچنان نگاهش بُرّان بود حتی از پشت عینک، راننده و کُن* کین هم توی این مواقع ازش خوف داشتن

بعد از مدتی بلآخره به شعاع چند متری محل قرار رسیدن برهوت گرمی بود که کارخونه متروکه ای توش بود افرادش به خوبی اونجا رو از نقطه های کور محاصره کرده بودن ماشین نزدیک کارخونه بود و به داخل دید داشت نگاه میو روی کانال گرفته شده کولرش ثابت موند نقطه خیلی کوری بود و میشد گفت بهترین جا برای اختفا بود در عجب مونده بود چرا اون احمقا سمتش نرفته بودن زیر لب غرید:

-بی عرضه ها....

از ماشین پیاده شد سینه‌اشو جلو داد و با غیض به سمت اون قسمت رفت:

➰poetry_of_the_mafia🚬"full"Wo Geschichten leben. Entdecke jetzt