كهلانى خواننده و اهنگ نویس ار اند بى امریكایى هست كه قبال در گروهى به اسم –poplyfe گروهى كه شهرتش رو از برنامه Talent Got s'American داره. من طرفدار بزرگ البوم هاى كهلانى بودم و وقتى كه اهنگ 'رانگ' رو مى نوشتم فهمیدم كه میخوام اون توى اهنگم باشه. اهنگ خواندن كهلانى خیلى خفنه. من سبكش رو دوست دارم، در واقع من یادمه میخواستم یه اهنگ خاص بنویسم تا باهاش یه اهنگ دو نفره بخونم. من اهنگاشو براى بچه هاى XYZ در استادیو پخش مى كردم. ما همدیگه رو در لس انجلس ملاقات كردیم و من دوتا اهنگ واسش خوندم و زیاد طول نكشید تا اینكه بهم گفت این چیزیه كه اونم میخواد بخونه. در واقع اهنگ 'رانگ' در انبار استادیو نوشته شده بود و ما توى لس انجلس تمومش كردیم. وقتى كه پسرا برام ضرب dirty, dirgey پخش كردن من بلافاصله عاشقش شدم و كاملا مناسب وضعیت اهنگ بود كه خام و خالص بود. متن اهنگ درمورد طرف تاریک هوس بود. سرعت پخش شدن اهنگ هم اروم و باحال بود. من از همه لحظاتى كه با كهلانى همكارى كردم لذت بردم. حس خوبى بود تا با یه نفر چرت و پرت بگید. من هم روش حساب میكنم تا در اینده باز هم همكارى كنیم. یكى از فشارهایى كه براى منتشر كردن 'مایند اف ماین' حس میكردم قطعا هیجان هستش. قبلا هروقت یه ترک یا البوم رو منتشر میكردم، با پسراى بند راجع بهش حرف میزدم ولى براى 'مایند اف ماین' پیش بینى كردنش خیلى جالب تر بود.من راجع بهش سروصدا میكردم و حرف میزدم نه به خاطر اینكه اعتماد به سقف داشتم از اونایى كه به خودشون باور دارن نه من از اونا نیستم بلكه به خاطر اینكه به طرز ناامیدانه اى میخواستم براى اولین بار كشف كنم كه آیا درمورد توانایى هام براى ساختن یه چیز خوب اونم به تنهایى گول خوردم یا نه. من دلم میخواستم فكرهاى طرفدارام رو بشنوم و البته امیدوار بودم كه ادم هاى جدیدى رو كه به این سبك علاقه دارن رو جذب كنم. این همون حسیه كه وقتى توى شكمت پیدا میكنى كه میخواى بفهمى كسى كه دوستش دارى همون حس رو به تو داره یا نه. وقتی مایند اف ماین بیرون اومد هم توی US و هم UK اول شد و من دیگه بیشتر از این نمیتونستم هیجان زده بشم. اون روز فوق العاده بود. درست مثل انتشار 'پیلوتاک' ، اینم یكی از روزاییه كه هیچوقت فراموش نمیكنم. تیم منیجمنت با تعداد زیادی بالون كه شكل نامبر وان بودن اومدن. بعد چنتا از ما به Pikey یه بار توی لس انجلس رفتیم و ماهی و چیپس خوردیم. بعد از اون ، ما رفتیم بیرون تا بنوشیم و خنك بشیم. تمام تلاش هامون نتیجه داده بود. احساس میكردم كه میتونستم فقط خودم باشم ، كه مردم دارن میفهمیدن من كی هستم ، كه اونا دارن آهنگ های منو درک میكنن و علاقمند هستن. من خیلی خوشحال بودم كه مردم هنوز میخواستند آهنگ های منو بخرند. من نمیدونستم قراره چه اتفاقی بیفته. این یك تسكین بزرگ بود. طرفدارهام ، خانوادم و دوستام كمكم كردن تا اون جهش روانجام بدم ، و من دیوونه وار از همشون ممنونم. من به چیزی كه برای آلبوم اولم تنظیم كرده بودم دست یافته بودم و این به زندگیم یك هدف جدید داد. و چیزای زیادی یاد گرفتم و توی این راه سر و صدای زیادی كردم. داشتن یه آلبوم نامبر وان دیوونه كننده بود ، نتیجه ی خوشحال كننده ای بود كه بتونم محدوده ساخته هام رو گسترش بدم ، اعتماد داشته باشم كه این موفق میشه ، و با آدمای فوق العاده و بااستعداد همكاری كنم كسایی كه دلگرمكننده و الهامبخش هستن و منو باور دارن. تو خودت میدونی كی هستی. سپاسگذاری.