34 | همیشه با تو
شب شده بود و تیونگ روی تخت دراز کشیده بود چراکه جهیون بهش اجازه انجام کاری رو نمی داد. تیونگ آماده خواب بود ولی چون منتظر جهیون بود، نمیتونست بخوابه و پلکاش روی هم نمیوفته. برای خوابیدن دلش نوازش و اغوش گرم آلفایش رو می خواست.
چند دقیقه بعد جهیونی در حالی که گوشی توی دستش بود وارد اتاق شد. در رو پشت سرش بست و به طرف تیونگ که روی تخت دراز کشیده بود، رفت.
قبل از اینکه زیر لحاف دراز بکشه، گوشیش رو، روی پاتختی گذاشت.
تیونگ کنجکاوانه گفت:
"کارت چیشد؟"
"معلوم نیست... ممکنه تموم شب رو بیدار بمونم و تموم فایلهایی که دویونگ برام فرستاده رو بررسی کنم"
"از بلو خبر گرفتی؟"
"اره...امروز مارک و هیوک بردنش مهد کودک.. و هر چند وقتی که برگشته بهونه من و تو رو می گرفته ولی بالاخره با کارایی که مارک و هیوک کردن ولی بهم نگفتن، خسته شده و خوابیده"
جهیون که دراز کشید، تیونگ دستش رو دور بدن جهیون حلقه کرد.
"امشب بیدار نمون... بخواب... فردا صبح انجام بده کاراتو"
جهیون در حالی که موهای تیونگ رو با دستش نوازش می کرد، گفت:
"اما دویونگ بهشون احتیاج داره و باید حداقل نصفشون رو من تموم کنم"
"اما من نمی تونم بدون تو بخوابم"
جهیون لبخند شیرینی زد.
"منتظر می مونم تا تو بخوابی"
تیونگ ناله ای از سر غر سر داد و بعد حلقه دستاش رو از دور جهیون باز کرد و پشت به جهیون خوابید.
جهیون از این کار تیونگ هم تعجب کرد هم خندش گرفت.
قبل از اینکه به تیونگ نزدیک بشه و از پشت بغلش کنه، آهی کشید.
تیونگ با لحنی که نشون دهنده نارضایتی ش بود، گفت:
"تو میخوای کار کنی، درسته؟ خب برو.. من میتونم خودم بخوابم"
DU LIEST GERADE
Lavender [Jaeyong] | complete
Fanfiction" من باید برای اینکه تو پیدام کنی، گمت میکردم... " 🖇 ؛ جایی که جهیون یک شب با امگا ی معطر به لاوندر ـش ایستاده بود . - ژانر: امگاورس ، رومنس ، اسمات ، درام ּ 🔗 Persian translation Written by ; v_primaleon Translated by NCT fictions 🥇#1 in #ja...