آهنگ bellyache از billie eilish
_بیا بریم خونه تهیونگ به اندازه کافی خوشگذروندی.
جونگکوک تمام تلاشش رو کرد تا تهیونگ رو منصرف کنه اما تهیونگ همچنان داشت اون رو به طرف پیست رقص میکشوند.
مگه مست نیست؟ چطور هنوز زور وایسادن داره؟!
جونگکوک با خودش گفت و زیرلب رفیقهای احمقتر از خودش رو به فحش کشید. معلوم نبود تو اون نوشیدنی لعنتی چی ریخته بودن که تهیونگ اینطور رفتار میکرد.
_″نه...من میخوام برقصم.″
_این یه رقص کاپلیه ما اون وسط چیکار میتونیم بکنیم؟!
تهیونگ با لبخند معصومانهای که هیچ شباهتی به رفتار الانش نداشت گفت:
_″مثل یه کاپل برقصیم.″
جونگکوک دیگه حرفی نزد و گذاشت تهیونگ هرکاری که میخواد بکنه. کسی چه میدونست شاید خسته شده بود یا واقعا به رقصیدن با اون پسر ترغیب شده بود؟
تهیونگ دست چپش رو روی شونه راست جونگکوک گذاشت و مثل بقیه شروع به رقصیدن کرد. وقتی دید جونگکوک تکونی نمیخوره دستهاش رو گرفت و روی کمر خودش گذاشت که باعث شد به هم نزدیکتر بشن.
تهیونگ بدنش رو با ریتم تکون میداد و جونگکوک رو وادار میکرد تا حرکت کنه. جونگکوک به چهره خندون تهیونگ نگاه کرد. خوشحال بود که دوباره تونسته لبخندهای جادوییش رو ببینه.کسایی که اونجا بودن با نگاه عجیب و رنجوری به اونها خیره شده بودن. از بین کاپلهایی که اونجا بودن فقط اون دوتا جفتشون پسر بودن.
تا زمانی که این لبخند دلنشین تهیونگ رو به همراه داشت مگه مهم بود بقیه چه فکری میکنن؟ نگاههای خیرهای که روشون بود با چشم غره وحشتناک جونگکوک دوام پیدا نکردن.
نگاه مستقیم تهیونگ به چشمهاش حس عجیبی بهش میداد، جوری که به نرمی بدنش رو تکون داد و رونهاشون به هم کشیده میشد همه و همه باعث میشد پروانههای توی دلش دیوانهوار شروع به حرکت کردن بکنن. تهیونگ گره دستهاش دور گردن جونگکوک رو تنگتر کرد که باعث نزدیکتر شدن صورتهاشون شد.
جونگکوک با بهت به حرکات تهیونگ نگاه میکرد. واقعا قرار بود اون چیزی که بهش فکر میکرد رو انجام بده؟نگاه گذرایی به تهیونگ انداخت. اون پسر ظریف اندام با صورت استخوانی و کشیده و چشمهای نافذ و لبهای براق که بی شباهت به نقاشی نبود زیادی تو دل برو بود!
افکار جونگکوک حول این موارد میگشت که با برخورد لبهای تهیونگ به لبش شوکه شده بهش چشم دوخت.
دمای بدنش به طرز غیر عادی بالا رفته بود، تپش قلبش رو جایی نزدیک به گوشهاش حس میکرد.
![](https://img.wattpad.com/cover/269626135-288-k985649.jpg)
YOU ARE READING
𝐌𝐘 𝐒𝐈𝐒𝐓𝐄𝐑'𝐒 𝐂𝐑𝐔𝐒𝐇 |𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕|
Teen Fiction|تکمیل شده| سعی کن دوباره دستت رو بلند کنی تا دیگه انگشتت هم به اون دوست دختر کوچولوت نخوره... این یه تهدید توخالی نبود، کیم تهیونگ میتونست حرفهاش رو عملی کنه! جئون جونگکوک از اینکه شاهد تهدید شدن یکی از معشوقههای چاپلوسش توسط اون پسر تازه وارد بو...