Chapter 1

7.7K 1.1K 185
                                    

  کیم تهیونگ

تنها چیز یا به بیان درست تر تنها اسمی بود که از شب گذشته درحال شنیدنش بود، و کسی که با صدای بلند داشت از اون پسر تعریف میکرد کسی نبود جز خواهرش!

_باشه باشه فهمیدم! اون خوشگلترین، کیوت ترین، جذاب ترین، پرستیدنی ترین کسیه که تو زندگیت دیدی...فقط بکش بیرون از دیشبه داری مغزم رو میخوری اصلا چرا اینو داری به من میگی؟!

جونگکوک بالاخره صبرش تموم شد و سر خواهرش فریاد کشید.

شنیدن اسم کیم تهیونگ اونم طی بیست و چهار ساعت گذشته واقعا کلافه‌اش کرده بود. شک نداشت که هربار خواهرش با ذوق از اون پسری که الان رو مخش رفته بود میگفت، یکی از تارهای شنواییش پاره میشد.

آرورا با لبخندی که سعی میکرد جونگکوک رو خر کنه گفت:

_ازت میخوام مراقبش باشی.

اون میدونست که قانع کردن برادر زود جوشش کار سختیه ولی اون پسر ارزشش رو داشت.

جونگکوک ابروهاش رو با شنیدن درخواست خواهرش توهم کشید.

_تو ازم میخوای که از اسباب بازی جدیدت مثل یه پرستار بچه مراقبت کنم؟ واو...جدا چه مرگت شده؟!

_خفه شو اون اسباب بازی من نیست! اون فرق داره، خاصه. من یه کراش بزرگ روش دارم....میخوام اون رو بیبی بوی خودم بکنم.

آرورا بعد از تموم شدن جمله‌اش پوزخندی زد.

_فقط یه چیز رو بهم بگو...چطور دختری مثل تو روی پسری مثل اون کراش داره؟! اینجور که تو ازش تعریف کردی حتما از این بچه خرخوناس.

جونگکوک هیچ جوره نمیتونست اینو قبول کنه!

آرورا توی قرار گذاشتن خیلی وسواسی بود و خیلی کم پیش میومد از چیزی خوشش بیاد یا اصلا روی کسی کراش بزنه!

آرورا همونطور که پکی به سیگارش میزد ادامه داد.

_عاعا اشتباه نکن داداش...بچ های بدی مثل من از پسرای خوبی مثل اون خوششون میاد.

_و مراقبت کردن ازش یعنی نذاری هیچکس بهش زور بگه یا اذیتش کنه. هرچند اگه همچین کاری بکنن استخوان‌هاشون رو میشکنم. اطلاعاتش هم برام جور کن، مثلا این که چی دوست داره، چی دوست نداره باید یکم خودم رو تغییر بدم.

جونگکوک سیگار رو از دستش گرفت و بین لب‌های خودش قرار داد.

حرف‌های آرورا برای جونگکوک خیلی عجیب بود، حتی عجیب تر از تغییرات بلوغش! جئون آرورا که کوچکترین اهمیتی به هیچکس نمیده حاضرِ خودش رو به خاطر یه احمق کوچولوی خرخون عوض کنه؟

_هی عوضی راستش رو بگو با خواهرم چیکار کردی؟ یا نکنه واقعا خودتی شاید مریض شدی...یعنی قطعا همینه.

𝐌𝐘 𝐒𝐈𝐒𝐓𝐄𝐑'𝐒 𝐂𝐑𝐔𝐒𝐇 |𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕|Where stories live. Discover now