05
-به نظرت سناتور مونتی اجازه میده توی خونهش یا توی باغش یه ویدیو برای چنل یوتیوبم ضبط کنم؟
چانیول پشت پنجره ایستاده بود و از منظرهی بالکن اتاقی که بهش داده بودن عکس میگرفت که بکهیون وارد اتاقش شد. بازتابش رو توی پنجره دیده بود و بدون اینکه بهسمتش برگرده پرسید. ادامه داد: اینجا زیادی باکلاسه، باکلاسترین ویدیوهای چنل من توی خونهی دوستپسرم بود اونم چون پنجرههای بزرگی داشت، حسوحال لوکسی به خونهش میداد وگرنه اجارهش از خونهی من هم کمتر بود.
بکهیون بیاهمیت به بحث تنشزایی که پایین داشت خیلی معمولی وارد اتاق شده بود و حالا درحالیکه به حرفهای پسر کوچکتر گوش میداد روی تخت نشست. با ساکتشدنش پرسید: چنل یوتیوب داری؟
چانیول سرش رو به نشونهی مثبت بالاوپایین کرد و بهسمتش رفت، روی تخت کنارش نشست و گوشیش رو باز کرد تا وارد یوتیوب بشه: یه چنل یوتیوب برای تکنوازیهام درست کردم. خیلی ویو نداره ولی خب من هم اول کارمه.
یه چنل با 37 دنبالکننده رو باز کرد و به بکهیون نشون داد. بکهیون بدون هیچحرفی گوشی رو از دست پسر کوچکتر گرفت و به لیست ویدیوهای چانیول نگاه کرد. کاورهای آهنگهای ترند جهانی با ویولن. بیشترین بازدیدش 216 تا بود. بهسختی جلوی خودش رو برای خندیدن گرفت.
گوشی رو به چانیول پس داد و هر دو دستش رو پشتش برد و ستون بدنش کرد. نگاهش رو به صورت پسر دوخت و گفت: فکر میکردم آهنگسازی...
چانیول همونطور که چنلش رو بالاوپایین میکرد تا یکی از تکنوازیهاش رو برای نشوندادن به بکهیون انتخاب کنه قیافهی بیخیالی به خودش گرفت و گفت: خیلیها بهم گفتن؛ تا میفهمن موسیقی میخونم میگن رپری یا آهنگساز؟ ولی خب من ویولنیستم و گاهی فکر میکنم احتمالا دلیل موفقنشدنم هم همین تصویریه که باعث میشه بقیه فکر کنن آهنگسازم. اینطوری نیست که همهی ویولنیستها کتوشلوار بپوشن و کوچولوموچولو و ظریف باشن ولی یه بار استادم گفت زیادی برای ویولنیست بودن زمختم. نمیدونم چرا همونجا بهش نگفتم میتونه سرش رو بخوره؟
نگاهش رو از گوشیش گرفت و با قیافهی پرسشی به مرد کنار دستش داد: به نظرت شانسی برای برگشتن به دانشگاه دارم یا همین الان بهش پیام بدم و بگم؟
بکهیون حرکتی به گردنش داد و با سر به پشت سرش و احتمالا مکان احتمالی جورجیو توی خونه اشاره کرد: سناتور درستش میکنه؛ وقتی برگردی میتونی بری دانشگاه پس فکر میکنم بذارش برای بعد از فارغالتحصیلی. ولی فراموشش نکن.
چانیول ناخودآگاه بهخاطر اتفاقی که افتاده بود احساس شعف کرد. این خیلی جالب و هیجانانگیز بود که یه سناتور مجلس توی دانشگاه سفارشش رو بکنه. چراش رو نمیدونست ولی براش جالب بود. توی 22 ساعت گذشته بهاندازهی عمر 22 سالهش هیجان تجربه کرده بود و اتفاقهای جالب براش افتاده بود.
YOU ARE READING
Drown 🎻 [Chanbaek]
Fanfictionکتاب سوم از ششگانهی 'بکهیون' جلد اول از کتاب سوم: نیویورک FICTION : Drown - مغروق COUPLE : چانیول و بکهیون 🎻 GENRE : رمنس، روزمره، اکشن، اسمات SUBGENRE : مافیایی AUTHOR : #صفید EDITOR : ترنم Nc-20 READ ON : چه...