25

- ببخشید تعداد سابسکرایبرهای یوتیوبت رو مسخره کردم.

چانیول روی یکی از برآمدگی‌های یه نبش نسبتا شلوغ از مرکز شهر نشسته بود و مشغول کوک‌کردن ویولنش بود که صدای آماتو رو شنید. آماتو با لبخند نگاهش می‌کرد. چانیول فکر کرد که اگر بکهیون می‌دونست چقدر برای انجام این کار استرس داره این حرف رو پیش نمی‌کشید. هرچند بدون اینکه بدونه، کمی فکرش رو از گودال اضطراب بیرون کشیده بود. موفق شد به‌جای معذب، دلخورش کنه.

- فکر کنم گفته بودی آدم‌ها برای اینکه بفهمن یه موسیقی خوبه یا نه نیاز به سواد موسیقی ندارن و چون به درد این کار نمی‌خورم تعداد سابسکرایبرهام کمه!

ابروهای مرد بزرگ‌تر بالا پرید. بعد خیلی آروم دو کمان کم‌رنگ روی پیشونیش رو به ‌هم نزدیک کرد. اخم نامحسوس موشکافانه‌ای روی صورتش بود و به علت این یادآوری فکر کرد. بلافاصله دهنش باز شد: الان منظورت اینه که برای بقیه‌ش هم عذرخواهی کنم؟

چانیول سرش رو بدون تعارف بالاوپایین کرد و دوباره نگاهش رو از آماتو گرفت و مشغول ویولنش شد. آماتو کنارش روی زمین نشست و زانوهاش رو بغل کرد: چرا انقدر به شنیدن عذرخواهی اهمیت می‌دی؟ اگر صادقانه نباشه که فایده‌ای نداره.

چانیول ناخودآگاه از گوشه‌ی چشم متوجه حالتش شد و بلافاصله، بی‌توجه به چیزی که شنیده بود، گردنش رو برای دقیق دیدن بدن کوچولوی آماتولوکا صاف کرد و به جسم جمع‌شده‌ش خیره نگاه کرد: وای پا شو تو رو خدا!

ناخودآگاه گفت و ابروهای بکهیون بالا پرید: چرا؟

- آخه یه نگاه به خودت بکن! یکی تو این حالت ببیننت باور می‌کنه یه عضو گردن‌‌کلفت مافیایی؟

بکهیون توی همون حالت یه‌خرده جلوتر رفت و با لحن لوسِ نمایشی‌ و اغراق‌شده‌ای گفت: قرار نیست همه این رو بدونن که چانیولی جونم!

دهن باز چانیول برای چند ثانیه هیچ هوایی رو داخل نکشید. نفسش رسما برید. آماتولوکا به‌سختی خنده‌ش رو کنترل کرده بود. چشم‌های چانیول توی دو اندازه‌ی متفاوت بودن و از صورتش یه انزجار بامزه تراوش می‌شد که خیلی زود تبدیل به کلمات شد: وای تو رو خدا همون مافیاطور رفتار کن. اصلا یه‌جوری رفتار کن همه بفهمن. این ادااطوارها بهت نمیاد.

- خودت گفتی آخه ما دو تا آدم با تفاوت‌های زیادیم. خواستم شبیهت باشم.

بکهیون بدون اینکه تغییری توی حالتش ایجاد کنه گفت و چانیول بلافاصله با انگشت اشاره به خودش اشاره کرد و با بهت پرسید: من لوسم؟

بکهیون چشم‌هاش رو تنگ کرد و بعد یکی از ابروهاش رو بالا فرستاد و با لحن جدی‌ای پرسید: من الان خیلی لوس جلوه کردم؟

Drown 🎻 [Chanbaek]Where stories live. Discover now