سلام^^
اِما هستم...خب این اولین فیکمونه...میگید چرا جمع بستم چون این فیک رو منو دوستم ترنم باهم نوشتیمش
و فرقی که داره اینه که به صورت رندوم و تو صفحه چت نوشته شده
و شخصیت کوک رو من و شخصیت تهیونگ رو ترنم نوشته و باقی داستان رو دوتایی و با همفکری هم نوشتیم
این اولین تجربمونه و امیدوارم بتونه راضیتون کنه
حمایتمون کنید عشقولیا😍
* ووت و کامنت فراموشتون نشه*
لاو یو آل💜
KAMU SEDANG MEMBACA
still with you | VK
Romansaمن همیشه این صحنه هارو تو دراما میدیدم و فکر نمیکردم که تو واقعیت بتونه اتفاق بیفته...ولی خدای من، حالا منی که هر لحظه منتظر بودم با مخ پخش زمین بشم توی بغل تهیونگ افتاده بودمو اون از نزدیک بهم زل زده بود... ___________________ _هی غر نزن و تکون نخ...