با پیچیدن بوی یاس زیر بینیش بی طاقت تر بدن خودشو بیشتر به بدن بکهیون چسبوند و بی هیچ ملایمتی لب هاش گردن سفید پسر رو مکید
بکهیون با حس چیزی که زیر شکمش هی بزرگ و بزرگ تر میشد از لذت قوسی به کمرش داد و هیجان زده و بی طاقت گردن پسر رو به طرف خودش کشید و لبهای متورم و سرخش روی لب های داغ و خیس الفا گذاشت
لبهاش مثل عسل شیرین بود و فاااک بکهیون حتی نمیخواست ازش دل بکنه و حاضر بود تا اخر عمرش اون لبها رو بمکه
با برخورد زبون نرم و داغ چانیول نتونست مقاومت کنه و صدای " ناله " اش بین لبهاشون خفه شد
چانیول با لبخندی که از لذت رو لبش نشسته بود ، همه جای دهن بک رو مزه میکرد و کمر پسر کوچکتر بین دستای بزرگش فشرده میشد
طولی نکشید که اون دو روی تخت چانیول بودن و بکهیون از دیدن عضلات سینه و بازو و شکم چانیول نمیتونست دست بکشه
دستش اروم روی بازوی پسر بزرگتر لغزید و چانیول با لیسیدن لاله ی گوشش اروم لب زد
× دوسش داری
کامان .....
صدای اون از هر موقعی بم تر و میق تر و صد البته سکسی تر شده بود
بکهیون با لکنتی که از شنیدن اون صدای لعنتی گرفته بود فشاری به بازوش اورد - ا..اره
دست چانیول زیر تیشرت بکهیون رو گرفت و به کمک خود بکهیون از تنش دراوردش
این دیگه غیرقابل هضم بود
اون درست مثل سفید برفی ، سفید بود و فکر نمیکرد این سفیدی بعد این رابطه امشب هم قراره بمونه یا نه ؟
لبهاش شونه پسر زیرش رو نشونه گرفتن و با تموم وجود ممکید تا حدی که مطمئنا شه رد لباش روی بالا تنه پسر میمونه.
- دیگه..کا..کافیه
پسر کوچیکتر با نفس نفس گفت
چشمای چانیول با تعجب بالا اومدن
بکهیون سرش رو بیشتر به بالش فشار داد و به سختی و با خجالت حرفشو زد
- برو پایین تر
" سلام سلام
حالتون خوبه؟
اول از همه بگم که چون اولین بارمه اوی اسمات نوشتن هیچ مهارتی ندارم و نمیدونم چرا کلا اسمات نوشتم :/ و اگر هم میبینید انقدر افتضاح شده به خاطر این بوده :(
اگه کمه هم معذرت میخوام و اینکه نظرات همتون رو خوندم ممنونم
ووت یادتون نره :) """""
VOCÊ ESTÁ LENDO
With You Under Moonlight / با تو زیــر نـــور ماه [ChanBaek]
Lobisomemخلاصه : پارک چانیول الفای قدرتمند منطقه اولونگدوعه توی یه روز تابستونی سرنوشت بیون بکهیون و پارک چانیول رو سر هم قرار میده و بر اساس یه اشتباه همه چی بهم میریزه و هردو مجبور به تحمل یه دوری میشن 𝑾𝒊𝒕𝒉 𝒀𝒐𝒖 𝑼𝒏𝒅𝒆𝒓 𝑴𝒐𝒐𝒏𝒍𝒊𝒈𝒉𝒕 𝑴�...