پارت۱

99 13 4
                                    

سلام د‌وستان این اولین کار منه 😊که داره آپ میشه بلاخره جرعتمو جم کردم 🙃دارم میمیرم از استرس اما پیش خودم میگم من میتونم 😁 ،پس لطفا با حمایتتون بهم جرعت بیشتر بدید💌💞 ممنونننننننن خوشکلااااا🥰
بوس بوس به همتون😘
_______💜💙💚💛🧡❤_____

خسته حوله رودوشمو پرت کردم تو‌کمد ودرحال تعویض لباسام

_چراامروز اینقدر بهم ریخته ای؟

بدون نگاه کردن

_خوبم

_نیستی امروز چند بار ضربه فنی شدی

دستی به پیشونیم‌کشیدم

_ بازم کابوس دیدی؟
به سمتش برگشتم

_نمیدونم چرااین چند وقته اینقدر کابوسام زیاد شده جالبه وقتی بیدار میشم هیچی یادم نمیاد

_هنوزم نمیخای بری دکتر؟

باعصبانیت در کمدو بستمو ساکمو برداشتم

_فعلا وقت ندارم الانم یک قرار مهم دارم

به سمتش برگشتمو لبخندی زدم

_ممنون وی یینگ نمیدونم اگه تونبودی باید چکار میکردم قول میدم دفعه بعدی من خاکت کنم

ادامه حرفم یک چشمک زدم

دستی به شونم زد

_قابلی نداشت رفیق دوست به همین دردامیخوره

درحال خروج از رختکن دستی براش تکون دادم

_تابعد

_تابعد

باخروج از باشگاه خنکای هوا باعث لرزشم شد لعنتی ازبس عجله داشتم موهامو خوب خشک نکردم دیگه هوا داره روبه سردی میره باید بیشتر مواظب باشم همینم کم مونده تو این فشار زندگی سرماهم بخورم..

سوم شخص:

_خانم خانم

_چیشد پیداش کردین؟

مرد روبه روم با دست لرزون عرقای پیشونیشو پاک کرد وباترس

_نننن__ه

زن با ابهت بلند شد وروبه مرد

__بهتر زودتر پیداش کنی شاید اینجوری بتونی جونتو نگه داری

_چشم خانم

وزود از جلو دید زن ناپدید شد

_،نه اینجوری نمیشه

ورو به منشی

_راننده رو خبر کن انگار خودم باید شخصا رسیدگی کنم
_____________________________
به ساعت نگاهی انداختم داشت دیرم میشد سرعت قدمامو‌تند ترکردم که یهو صدای دادی شنیدم قدمهای رفترو برگشتم که شنیدم صدا از تو کوچه میاد
_ (ولش کن دیرم شده)

اومدم برم که دوباره صدای داد ودرخواست کمک

_(اوه لعنتی اخ چرا من)

قضاوت شیطان Dove le storie prendono vita. Scoprilo ora