سریع دسته ی تی رو یه طرف انداخت و گفت: بله آجوووووشی؟
پشت در جواب داد: سرویس بهداشتی خرابه ، چیزیت نشده بچه؟یون هی از جاش بلند شد و جواب داد: خوبیم ! الان میایممممم
کیف و گوشیشو برداشت و سریع بیرون رفت.- ترسو
.........
قبل از زنگ خوردن ساعتش صدای کوبیده شدن چیزی بیدارش کرد.
یه روزم که میخواست دیر بیدار شه بره مدرسه ، مینهو خرابش کرد!لای پتو پیچید و داد زد: خوبی؟؟؟؟
وقتی جوابی نگرفت ، با اون موهای ژولیده و لباسای نامرتبش داخل پذیرایی دویید و گفت: مینهو خوبی؟؟؟؟؟وقتی برگشت ، سویون با چشمای درشت نگاش کرد و گفت: تهیوووونگ؟؟؟؟
~ سویون بیدار شدی؟
صدارو دنبال کرد و وقتی به مینهو رسید جواب داد: چرا کیم تهیونگ اینجاس؟~ اومده باهم بریم صبونه بخوریم
هر چند که میدونست منطقیه که بدون اون برن صبونه بخورن اما از اینکه حس یه ادم اضافه رو داشت حرصش گرفت .خم شد تا داخل آشپزخونه رو کامل ببینه که خطاب به تهیونگ گفت : پس میتونم بپرسم چرا اینجا دارید قهوه میخورید که قهوه سازم بشکونید؟
بخاطر طعنه زدنش پوزخندی زد و گفت: مین سویون تو مدرسه نداری؟
- اتفاقا قرار بود مینهو منو برسونه!
مینهو: سویونا امروز با راننده برو
لبخند شیطانی ای زد و گفت: احتیاجی نیست با یونجون میرم ، مدرسم سره راهشهتهیونگ قهوه رو کنار گذاشت و گفت: ما میرسونیمت
.........
معلم: خب! برای دانشگاه جدیدتون برنامه ای دارین؟
لبخندش محو شد و به صندلیش تکیه داد. چرا این جمله اینقدر ناراحتش میکرد؟ مگه چیزی برای از دست دادن داشت؟
~ مین سویون؟
نگاه کل کلاس روی سویون رفت: بله؟
~ نکنه نمیخوای بری دانشگاه؟ اخمات توهمه!لبخند مصنوعی ای زد و گفت: نه نه ، من فقط بخاطر دور شدن از دوستام ناراحتم ، ممکنه یه جا قبول نشیم!
~ حالا میخوای چه رشته ای بخونی سویون؟
- میکاپ آرتیست یا خوانندگی!کل کلاس: اووووووووووووو
معلم: هر موقع آمادگی داشتی برامون بخون سویون

ESTÁS LEYENDO
SnowFlower
Fanfiction-آجوشى متاسفم اما قراره يه ماه تحملم كنى! ژانر: • رمنس • درام Boyxgirl