Part🔥23🔥

822 185 55
                                    


-ميتونم بهتون ملحق بشم؟

سوكجين با لبخند روشني گفت:
-البته

ولي آفدا در سكوت فقط بهش نگاه كرد.
نامجون كمي معذب بود ولي بايد روي اين رابطه كار ميكرد...

لبخندي زد كه احتمالا فقط خودش مصنوعي بودنشو حس ميكرد و رو به آفدا گفت :
-فرصت نشده بود شخصا بهت تبريك بگم

آفدا پوزخندي زد و با نگاه پر رو و بي خجالتي به نامجون نگاه كرد.

سوكجين با ذوق گفت:
-هنوز خيلي زوده و آفدا تازه تهوع هاي صبحگاهيش شروع شده...

نامجون سرشو تكون داد و با جديت گفت:
-اگر كمكي از دستم بر مياد بهم بگو

آفدا بينيشو چين داد...

-عذر ميخوام يكم حالم مساعد نيست، من ميرم داخل ... جين بهم كمك ميكني؟

و از جاش پاشد.
نامجون چشماشو چرخي داد . اون دختر حتي شكمش هم برامده نشده بود! جين چه كمكي ميتونست بهش بكنه آخه؟

جين آروم گفت:
-داخل اتاق گفتي هوا گرفته اس براي همين اومديم بيرون

آفدا گفت:
-بوي خوبي نمياد باعث تهوع ام ميشه

نامجون سرشو بالا نيوورد و از حرص زبونشو به گوشه ي لپش فشار داد تا چيزي نگه.

فك سوكجين منقبض شد. هيچ وقت رابطه ي آفدا با نامجون خوب نبود... نامجون هميشه پشت سرش غر ميزد ولي جلوي روش ترجيح ميداد ادب رو رعايت كنه... ولي انگار آفدا مرحله ي جديدي از بي ادبي رو فتح كرده بود

با لحن خشكي گفت :
-پس بريم داخل

و بازوي دختر رو محكم گرفت...
توي راه برگشتن آفدا غر زد:
-دردم مياد جين!

جين آهي كشيد و انگشتاشو شل كرد:
-رفتارت درست نبود

آفدا با لبخند حرص درآري گفت:
-تقصير من نيست بوي اون مرد بهم تهوع ميده! بچه ات از اون مرد خوشش نمياد

سوكجين آفدا رو به سمت اتاقش هدايت كرد:
-آفدا بچه ي تو دوتا پدر داره... با اين موضوع كنار بيا ! درسته من با تو خوابيدم ولي اين قضيه فرقي نميكرد اگه نامجون جاي من توي اون اتاق بود...

آفدا با حرص گفت:
-تو همسر مني نه اون!!!! بچه ي من هيچ ربطي به اون مرد نداره!

سوكجين با تاسف سرشو تكون داد و ترجيح داد باهاش بحث نكنه

==============

-جيمين وقت تمرينه!!

جيمين سرشو از توي كتابي كه يونگي بهش داده بود بالا اورد و با وحشت به هوسوك كه دم در اتاق يونگي منتظرش بود نگاه كرد:
-هيونگ الان از خاموشي گذشته!

هوسوك چشم غره اي رفت:
-بهونه نيار! تنها وقت خاليم الانه! تازه بايد خيلي هم ممنون باشي كه يه وقت تمرين جداگونه بهت اختصاص دادم . خودت ميدوني اصلا سرم خلوت نيست!

🔥ROYAL FIRE🔥 [NAMJIN][completed]Donde viven las historias. Descúbrelo ahora