تمام گوشت هارو میذاشت توی بشقاب جین
جین ساکت فقط به غذا خوردنش ادامه میداد و به نگاهای خیره تهیونگ روی خودش بی اعتنایی میکرد(تهیونگ بسه نگاهش نکن اذیت میشه پامیشه میره بسه)
صدای کشیده شدن صندلی و بعدش صدای اروم جین
"بابت غذا ممنونم""تهیونگ نوش جانت"
گفت و قبل از اینکه جین بره مچ دستشو گرف
"نمیتونم دیگه واقعا تمام سعیمو کردم ولی دیگه نمیتونم اینطور ببینمت جین لطفا اینکارارو با من نکن دارم دیونه میشم "تهیونگ جین رو روی صندلی نشوند و مقابل پاهاش نشست
"من ولت نکردم باور کن همش بخاطره خودت بود باور کن"جین به هرجایی نگاه میکرد بجز چشمای تهیونگ
"میشه به چشمام نگاه کنی که اگه بهت دروغ گفتن پاشی بری؟"
جین تو چشمای تهیونگ نگاه کرد که این نگاه طولانی به یک بوسه طولانی تر ختم شد
جین اول کمی تقلا میکرد اما بعد انگار لباش کنترلشو بدست گرفته بودن نمیتونست عقب بکشهلبهاشون درگیر بوسهای پرسروصدا شده بودن حتی جین دلخوریشو فراموش کرده بود و با تهیونگ همراهی میکرد
دستهای جین دور گردن تهیونگ حلقه شدن و تهیونگ خوشحال از حرکت جین مک های عمیقی از لبهای جین میکشیددستشو از زیر تیشرت جین رد کرد و با نوک انگشتاش نیپلای جین رو لمس کرد ناله جین تو دهن تهیونگ خالی شد تهیونگ از لباش جدا شد
و هردو نفس عمیقی کشیدن"تو منو دیونه میکنی"
جین با خجالت سرشو انداخت
که همین مهر تاییدیی برای تهیونگ بودجین ناخوادگاه با لمس پوست گردنش توسط لبای داغ تهیونگ به بدنش قوسی داد که باعث شد بدناشون بهم کشیده بشن
تهیونگ بی وقفه بسمت گردن و گوش جین میرفت و بوسه های خیسی روی گردن حساس جین میذاشت
تهیونگ با ولع مارک هاشو روی سرتاسر گردن و ترقوهای جین به جا میذاشت
تیشرتشو با یک حرکت از تنش دراورد بدنش داشت اتیش میگرفت علاوه بر اون بافت خیلی ضخیمی به تن داشت که تحملش دوبرابر کرده بود
و مقاومت در برابر کیم سوکجینه هات کار سختی بودسریع رفت سمت تیشرت جین که قبلش خواست اجازه بگیره ولی جین خودش کمکش کرد زودتر از شر تیشرتش خلاص بشه تو بغلش بلندش کرد و راه اشپزخونه تا اتاقو مشغول بوسیدن همدیگه بودن وقتی به اتاق رسیدن فقط ی شب خواب بود که نور ملایمی داشت
تهیونگ جینو روی تخت گذاشت و تو همون موقعیت روش خیمه زد
حرکت لبای تهیونگ روی سینه تا نافش تمام تنش رو میلرزوند
تهیونگ نفس های داغشو از طریق دماغش روی شکم و سینه جین پخش میکرددستش رو دو طرف سینه جین گرفت و با شصتش نوک برامدهای جین رو لمس میکرد
جین به ملحفه تخت چنگ میزد و صدای ناله هاشو خفه میکرد
ESTÁS LEYENDO
GARDENIA🥀 "TAEJIN"
Romanceداستان از جایی شروع میشه که تهیونگ مجبور میشه برگرده سئول شهری که ازش متنفره... و خونهای که سالهاست ازش دور بوده 𝗴𝗲𝗻𝗿𝗲:𝗿𝗼𝗺𝗮𝗻𝗰𝗲,𝗿𝗼𝗼𝗺𝗺𝗮𝘁𝗲,𝘀𝗺𝘂𝘁 𝗰𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲:𝘁𝗮𝗲𝗷𝗶𝗻,𝗸𝗼𝗼𝗸𝗺𝗶𝗻 𝘄𝗿𝗶𝘁𝗲𝗿:𝗟𝗜𝗖𝗛𝗘𝗘𝗥𝗬🍒 Start:𝟮�...