از خارج شدن تهیونگ از اتاق دو دقیقه میگذشت
به سقف اتاقش خیره شده بود ولی نمیشد بگه اتاقم چون دیگه همچیه اون خونه تحت تسلط کیم تهیونگ بود
هر بار میخواست دهن باز کنه یا سرش داد بزنه نیروی عجیبی مانع حرف زدنش میشد و این داشت خیلی عصبانیش میکرد دندوناشو بهم فشرد که همزمان درد وحشتناک فکش باعث شد صورتش جمع بشه" احمق چرا باید ازش دفاع میکردی اخه مگه اون لیاقت داره"
تهیونگ وارد شد و درو پشت سرش بست
جین سریع وضعشو مرتب کرد و صورت جمع شده از دردشو به ی قیافه پوکر تغییر داد دوست نداشت تهیونگ ببینه و ازش دلیل کارشو بپرسهتهیونگ به جین نزدیک شد و کمپرس اب یخ رو گرفت سمتش جین شوکه از حرکت تهیونگ
"م...ممنون"
"بار اخرت باشه"
"منظورت چیه؟"
ته غرید
"نمیخوام دیگه جلو رام سبز شی فهمیدی؟"جین ناراحت از رفتار پرخاشگرانهای تهیونگ خودشو به انتهای تخت رسوند حداقلش انتظار ی تشکر خشک و خالی داشت ولی چرا همچین انتظار پر توقعی داشت اونم از کیم تهیونگ که واسه هیچکس جز خودش ارزش قائل نیس.کم کم چشماش بسته شدن .....
یک هفته بعد
جین تو این چند روز اخیر همش از تهیونگ فرار میکرد حتی شبا تو اتاق نمیخوابید و کاناپه رو به تخت ترجیح میداد
و دیگه از دستورات تهیونگ سرپیچی نمیکرد تهیونگم متوجه رفتاراش شده بود کمتر بهش گیر میداد ولی در تعجب بود که چرا ی شبه اون پسر سرکش و غرغرو به ی پسر اروم و حرف گوش کن تبدیل شده اما انقدر کنجکاو نبود که بپرسه چرا یا چی شده."برام اب بیار"
جین آبو اورد و گذاشت رو عسلی که جلو پایی تهیونگه ،تهیونگ درحال ور رفتن باگوشیش نشسته بود
جین تو جاش چرخید که سریع مثله همیشه در بره که مچ دستش اسیر انگشتای کشیده و گرم تهیونگ شد سوزی به تنش نشست این انگشتارو دوبار حس کرده بود*فلش بک یک هفته پیش*
گرم بود بهم حس ارامش عجیبی رو القا میکرد نمیدونم چرا دوس نداشتم از این خواب بیدارشم
اممم چقدر خوبه
جین که حسابی از اون خواب لذت برده بود به منظره رو بروش خیره شد اون قیافه اروم تر از هردفعه بود موهای که روی چشماش ریخته بودو کنار زد نگاهشو به لبای باریک و خوش فرمش داد دستشو که تو بغل محکمش محاطره شده بود رو بزور به صورت بی نقصش رسوند و شروع کرد به نوازش کردن نقطه به نقطه صورتش چه اشکالی داشت تو خواب بهش دست بزنه اینا که واقعی نبود با ی ضرب پلکاشو از هم جدا کرد و متوجه موقعیتش شد تو بغل تهیونگ داشت حل میشد فاصله صورتاشون خیلی کم بود طوری که جین نمیتونست موقعیت بالا تنه و پایین تنشونو چک کنه
KAMU SEDANG MEMBACA
GARDENIA🥀 "TAEJIN"
Romansaداستان از جایی شروع میشه که تهیونگ مجبور میشه برگرده سئول شهری که ازش متنفره... و خونهای که سالهاست ازش دور بوده 𝗴𝗲𝗻𝗿𝗲:𝗿𝗼𝗺𝗮𝗻𝗰𝗲,𝗿𝗼𝗼𝗺𝗺𝗮𝘁𝗲,𝘀𝗺𝘂𝘁 𝗰𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲:𝘁𝗮𝗲𝗷𝗶𝗻,𝗸𝗼𝗼𝗸𝗺𝗶𝗻 𝘄𝗿𝗶𝘁𝗲𝗿:𝗟𝗜𝗖𝗛𝗘𝗘𝗥𝗬🍒 Start:𝟮�...