بعد از شنا کردن هر کدوم به اتاقش برگشت و حالا برای رفتن به جنگل آماده میشدن
"جونگکوک من دیگه نمیتونم به این بازی ادامه بدم...باور کن بخاطره تهیونگ نیست... جیمین"
جونگکوک وسط حرف جین پرید
" باشه،باشه جین ولی حداقل فقط امروز کمکم کن
میخوام صبرشو امتحان کنم..باشه؟"جین هوف کلافهای کشید صبحش با رفتارهای سرد و عجیب غریب تهیونگ شروع شده و الان نمیدونست برای پایان روز چه اتفاقاتی در انتظارش هستن...و دلهره ای عجیبی داشت
وسیله های لازمش برای یکروز کمپ زدن توی جنگل رو توی کولش مرتب کرد و اونو روی دوشش گذاشت
"من جلوتر راه میافتم"جونگکوک که سخت در تلاش برای بستن زیپ کولش بود از بین موهای ریخته روی صورتش نگاهی حوالش کرد
"وایسا عجلت چیه باهم میریم "..........................
واسه نصب کمپ به همدیگه کمک کردن
جین کنار جونگکوک برای نصب آخرین چادر ایستاده بود
"چکشو بده؟"جونگکوک وقتی به وضوح جوابی برای سوالش داده نشد کامل برگشت و اینبار با صدای راسا تری
"جین؟"جین که حواسش پرت چند قدم اونورترشون،تهیونگ داشت با تبر چوب های رو برش میداد
با حرف جونگکوک به خودش اومد
"ه هاا؟!"جونگکوک به گوشه های چشمش چینی داد
"حالت خوبه؟"جین سرشو تکون داد
"هنوز نادیدت میگیره؟"
جین یکمی تو جاش تکون خورد و سعی کرد خودشو بزنه به ندونستن
"ت..تو راجع چی حرف میزنی؟"جونگکوک چندبار روی میخ بزرگ توی دستش با چکش ضربه زد و در نهایت دستاشو برای تکوندن خاک بهم کوبید
"لازم نکرده طفره بری...رفتارهای امروزش کاملا با دیروز فرق کرده"هوا کم کم تاریک میشد دور اتیشی که روشن کردن نشسته بودن جو آروم بود
نامجون برای هیجانی کردن جو لیوان نسکافشو روی میز کنارش رها کرد و دستاشو بهم گره زد
"خب امیدوارم فهمیده باشید نیومدیم اینجا با گرمای آتیش لش کنیم "جیهوپ خودشو جلو کشید
"راست میگه...خب چکار کنیم؟""خب اگر ندونید این جنگل یه بازی داره البته یکم ترسناکه چون باید از محدوده خارج بشیم"
جین بی اینکه تمرکزی روی گفته هاش داشته باشه با ترسی که با حرفای نامجون به جونش افتاده
"پس نریم "جیمین حرف جینو تایید کرد
نامجون چشم غرهای بهشون رفت و ادامه داد
"بزدل نباشید...و البته قرار نیست هرکس تنهایی بره دونفر دونفر تو جنگل پخش میشیم که بتونیم اون درخت که روش یه پرچم قرمز هست رو پیدا کنیم "
VOCÊ ESTÁ LENDO
GARDENIA🥀 "TAEJIN"
Romanceداستان از جایی شروع میشه که تهیونگ مجبور میشه برگرده سئول شهری که ازش متنفره... و خونهای که سالهاست ازش دور بوده 𝗴𝗲𝗻𝗿𝗲:𝗿𝗼𝗺𝗮𝗻𝗰𝗲,𝗿𝗼𝗼𝗺𝗺𝗮𝘁𝗲,𝘀𝗺𝘂𝘁 𝗰𝗼𝘂𝗽𝗹𝗲:𝘁𝗮𝗲𝗷𝗶𝗻,𝗸𝗼𝗼𝗸𝗺𝗶𝗻 𝘄𝗿𝗶𝘁𝗲𝗿:𝗟𝗜𝗖𝗛𝗘𝗘𝗥𝗬🍒 Start:𝟮�...