•○●part 1●○•

1.5K 274 41
                                    

Mate!
جفت!

اگه قرار باشه یه روزی هممون بمیریم چرا باید تلاش کنیم؟چرا باید به خودمون برسیم؟چرا غذا های سالم‌بخوریم تا مریض نشیم؟چرا موقع سرما لباسای ضخیم بپوشیم تا گرم بودنمون تضمین شه؟چرا صبا زود بلند شیم و شبا هم زود بخوابیم؟


خب پرسیدن این سوالا برای کسی که میخواست سالها زندگی با نشاطی داشته باشی واقعا مسخرس! مخصوصا پسر وزیر که حتی به مدل خوابیدنش اهمیت میداد


اون میتونست به تمام اون سوالا انگشت فاک نشون بده چون مرگ براش مهم نبود اینکه تو دوران زنده بودنش چه کارایی بکنه مهم بود و بس! اون همیشه به خودش میرسید و ایم باعث شده بود زیباترین و محترم ترین امگای کشور شناخته بشه به جوری که خبرش به بیرون کشور هم شیوع پیدا کنه درسته! اون مثل یه بیماری همه رو دچار خودش میکرد و میتونست با لبخندای زیباش که به طرح مکعب بودن هر کسی رو دیوونه کنه!


-کیم تهیونگ بهتره دید زدن شاهزاده رو تموم کنی و برای مراسم اماده شی


اوه!شاهزاده؟ باید بگم بله اون تنها فرد این کشور نبود که خاستار های زیادی داشت بلکه ولیعهد که یه الفای جذاب بود باید از دست امگاها فرار میکرد و تهیونگ هر دفعه با دیدن عضله های هجیمش به زور امگاشو کنترل میکرد


و درباره ی کسی که بهش هشدار داد میتونه بگه اون یه گربه ی خوابالو بود که فقط جفت موچی مانندش حوصلشو داشت!


-نمیخوام فعلا که جفت ندارم پس تا اونموقع نگاش میکنم بعد اونم با الفام توله هامو بزرگ میکنم

با ارامش کامل گفت و موهای بلند سیاه رنگش که تا کمرش میرسید رو پشت گوشش هدایت کرد و به وضوح چشم غره ی غلیظ هیونگش رو دید


-تهیونگ اگه یه روز متوجه بشه عصبانی میشه

با نگاه پر تعجب سمت یونگی برگشت و ابرویی بالا انداخت چرا باید از نگاه تهیونگ روی خودش عصبانی میشد درحالی که همیشه در حال دید زدن امگاها بود؟


-چرا؟من خودم دیدم چقدر با امگاها خوبه!

با لحن غمگینی گفت همیشه میدید ولیعهد چقدر با امگاها خوب بود ولی هیچوقت جرئت نزدیک شدن بهشو پیدا نکرده بود


-موضوع دقیقا همین نیست اون با امگاها خوبه نه صرفا با جنس نرشون!


حالا که فکر میکرد هیچوقت ولیعهدو که به امگای مرد نگاه کنه یا حتی حرف بزنه ندیده بود و این میترسوندش!

𝙏𝙝𝙚 𝙁𝙪𝙩𝙪𝙧𝙚 𝙌𝙪𝙚𝙚𝙣ㅣkookvDonde viven las historias. Descúbrelo ahora