Part 10 : We will meet again🫀

107 24 0
                                    

پارت ۱۰

نفس عمیقی کشید و نگاهش را از جیمین و جونگکوک گرفت ... واقعا در دلش میخواست که اوضاع آن دو نفر بهتر پیش برود ... به هر حال دوستان صمیمی اش بودند و احساسشان واقعی بود ... نگاهشان که میکرد ... از دور نیاز و خواستن را حس میکرد ...

- گاهی باورش برام سخت میشه که برادرم انقدر بخاطرش تغییر میکنه !

به سمت رز برگشت

- برادرم عاشق شده ؟

به چشمان تهیونگ خیره شد و تلخندی کرد

- فکر میکنم !

- چه حسی داری ؟

- راجع به چی ؟

- راجع به اینکه بلاخره عاشق کسی شده ، و الان تو به نوعی یک نوع رقیب داری رز

و خنده ی مردانه ای کرد . رز لبخند زد

- جیمین برام رقیب نیست ... بیشتر دوست دارم دوستم باشه !

- جونگکوک فقط به تو انقدر اهمیت میداد

- نوع اهمیت ها باهم متفاوته ته ! من خواهرشم ! اما پارک عشقشه ... من میدونم عاشق شدن چه حسی داره !

- اما کوکی از عاشق شدنش حرفی نزده ! کمی با اطمینان خاطر حرف نمیزنی رز ؟

- قرار نیست هر چیزی رو به زبون بیاریم ته ! خیلی چیز ها از چشم آدما قابل خوندنن ! فقط کافیه با دقت بهشون نگاه کنی .

ته خیره نگاهش کرد

- دلتنگ میشی ؟!

چشمان رز اشکی شد

- دلتنگ گذشته ؟ نه ! به هیچ وجه !! فکر به گذشته فقط زخمم رو تازه میکنه !

- اما اون اولین حست بود

- بود ... توی قلبم هنوز هم هست ... اما توی تاریکی خفه اش کردم، بعد از اون با تو بیشتر آشنا شدم ... بیشتر باهات وقت گذروندم و متوجه شدم حسم برای بار دوم داره به وجود میاد ! تو تنها کسی بودی که من رو از اون وضعیت کشوندی بیرون ... اما نمیخوام کسی مطلع بشه ! نمیخوام این دفعه کسی رو که دوست دارم رو ازم بگیرن

- متاسفم !

رز لبخند زد

- نباش ! عشق زوری نمیشه ته "تو بهترین اتفاقی هستی که تا به حال تو زندگیم افتاده."

دستان رز را گرفت و به چشمانش نگاه کرد ...  این زن فرشته بود...

- من متاسفم بابت حسی که بهت دارم رز ... تو برام خیلی محترم و عزیزی ! اما هیچ وقت نمیتونم به تو به چشم یک معشوقه نگاه کنم ! تو مهربونی و زیبا ... چیزی که خیلی مهمه ... اما نمیخوام که مسئول شکستن قلبت من باشم ! از من نخواه رز

رز لبخندش را حفظ کرد و دستانش را از دستان تهیونگ جدا کرد و روی صورت مردانه اش گذاشت

- درست میگفتی ته ! تو به من هشدار داده بودی. یه بار بهم گفتی مثل دارو میمونی که باید همیشگی و مداوم باشی. امّا نگفته بودی که از نوع اعتیاد آورترین داروها هستی... و این ! دیگه مشکل منه ! خودت رو عذاب نده . با شرایط کنار میام 

اسب های سیاه🖤✨Where stories live. Discover now