PART 32

430 100 40
                                    


با دست هایی که سعی می کرد زیر سینی گرد نقره ای محکم نگه شون داره و جلوی لرزششون رو بگیره وارد تالار اصلی میشه.
همه چیز در حال درخشیدن بود. از پری ها و لباس هاشون گرفته تا سر تا سر دیوارها که توسط طراح های دربار، خیلی دقیق طراحی شده بود.نگاهش رو از زیر ماسک روی تک تک افراد داخل تالار میندازه و بعد اینکه به چرخش پاها و نوع تعارف کردن خدمتکار ها دقت کرد از پله ها پایین میاد و سعی می کنه همون حرکات رو انجام بده.
سمت میزی میره که سه تا خانوم دورش ایستاده بودن و با فیس و افاده ی بیش از حد و با واکنش های هیجانیشون راجع به موضوعی صحبت می کردن.
سینی رو بی مقدمه و همراه تعظیم کوتاه سر جلو میبره و لبخندی میزنه.
_خانومها
زنی که لباس طلایی رنگش رو با موهاش ست کرده بود اول از همه برمیداره و وقتی که اون یکی دوستش یه لیوان برمیداره ، به حرف زدن ادامه میده.
+از همون اول هم من می دونستم. عزیزم فکر کردی اون و خانوادش دست از سر همچین هدیه ای برمیدارن؟
زن مو مشکی با چشم های سبزش به سومین نفر خیره میشه.انگار که دنبال کسی بود که در راستای حرفاش تاییدش کنه.

Bloody Courtحيث تعيش القصص. اكتشف الآن