رونین پاهاش رو محکم روی پاهای هیونجین کوبید و از عقب رفتنش جلو گیری کرد، ناله ی پر درد هیون توی گلو خفه شد!
چونه اش رو بین انگشت هاش گرفت و مرموزانه زمزمه کرد: خوش اومدی، قراره زیادی خوش بگذره.
_هیونجین!
با شنیدن فریاد چان چشمهاش رو به شدت باز کرد.
_آه...
دستش رو روی شقیقه اش گذاشت و مالش داد. نگاهی به خودش کرد، درست زیر همون درختی که بهش تکیه داده بود نشسته بود! اما پس اون ادم که گفت رونینه کجاست؟!
چان دست هیونجین رو گرفت و بلندش کرد.
_چه خواب سنگینی داری پسر! پنج دقیقه‌ست سعی دارم بیدارت کنم.
مردمک چشمهای هیونجین از ترس گشاد شد.
_چ..چان یکی اینجا بود!
_منظورت کیه؟
_سر تا پا مشکی پوشیده بود، صدای کلفتی داشت گ-..
چان با خنده وسط حرفای هیونجین پرید:
_تو اینجا خواب بودی، معلومه خواب بدیم دیدی!
و بعد بلند خندید
هیونجین که حس میکرد با این خنده ها کوچیک شده دلخور گفت:
_اما اون شبیه خواب ن-..آخ! گردنم خیلی میسوزه!
_چیزی نیست حتما حشره نیشت زده، کار ماهم تموم شده بهتره زودتر بریم.
هیونجین سر تکون داد و دیگه چیزی نگفت، تو ماشین و حین برگشت همش به این فکرمیکرد که اون واقعا خواب بود؟ کدوم خوابی انقدر راحت جلوی چشم ادم جولان میده؟ هنوز اون چشمهای قرمز در مقابل چشمهاش بود...
مینهو نیشخندی زد.
_برای اولین تجربه چیز بدی بود قبول دارم.
هیونجین که توی افکارش غرق بود متوجه مینهو نشد.
_هوم؟
مینهو که کاملا متوجه شد هیونجین چقدر در بهت اولین تجربشه خندید.
_تو شوکی هنوز؟ من به چان گفتم یه چیز شیرین بهت بده ولی انگار یادش رفت پیرمرد!
_وقتی من رفتم خوابیده بود خب!
_احمق جون خواب نبوده، از افت فشار بیهوش شده.
سونگمین بی حوصله میون کلکل اونا گفت:
_دوتاتون احمقید که اجازه دادید بیاد!
چان از تو ایینه نگاه بدی به سونگمین انداخت.
_فکرنکن نشنیدم خود تو بهش گفتی میخواد بیاد جلو یا نه، خیلی زرنگ بودی خودت جلوشو میگرفتی!
قبل از اینکه فرصت حرف دیگه ای پیدا کنن به اداره رسیدن و بعد از پارک کردن ماشین توسط چان همه پیاده شدن.
مینهو لباسش رو تکوند و بعد از برداشتن کیفش گفت:
_من دیگه میرم کارای بررسی جسد رو انجام بدم.
چان سوییچ رو برداشت
_خب میگفتی برسونمت!
_نزدیکه میخوام یکمم راه برم، فعلا بچه ها.
مینهو از اداره بیرون رفت و بعد از اون چان نگاهی به در ورودی کرد.
_جیسونگ رو نمیبینم؟
أنت تقرأ
𝗗𝗥𝗨𝗫𝗬.{ 𝖧𝖸𝖴𝖭𝖫𝖨𝖷 , 𝖢𝖧𝖠𝖭𝖧𝖮 , 𝖢𝖧𝖠𝖭𝖦𝖩𝖨𝖭.}
Mystery / Thrillerدروکسی؛ به معنای چیزی که از بیرون کامل و بی نقصه اما از درون پوسیده و فاسد. 𝗗𝗥𝗨𝗫𝗬 𝖢𝖮𝖴𝖯𝖫𝖤: 𝖧𝖸𝖴𝖭𝖫𝖨𝖷 , 𝖢𝖧𝖠𝖭𝖧𝖮 𝖦𝖤𝖭𝖱𝖤: 𝖢𝖱𝖨𝖬𝖨𝖭𝖠𝖫 , 𝖬𝖸𝖲𝖳𝖤𝖱𝖸, 𝖯𝖲𝖸𝖢𝖧𝖮𝖫𝖮𝖦𝖨𝖢, 𝖱𝖮𝖬𝖠𝖭𝖢𝖤. هشدار! این فیکشن شامل صحنه ه...
