Emotional and useless, like you.

613 116 32
                                    

بین قفسه های بایگانی قدم میزد تا میون اون همه پرونده، پرونده های مورد نظرش رو پیدا کنه.
اتاق بایگانی مثل یه کتابخونه کوچیک بود که یه میز و دو صندلی هم داشت.
پرونده های رونین زیاد به نظر میرسید. دسته دسته اون ها رو روی میز گذاشت و مشغول خوندنشون شد. شیوه‌ی قتل ها متفاوت بود و فاصله بین انجامشون هم هیچ الگوی خاصی نداشت! تنها چیزی که مشخص میکرد قاتل رونینه پیغامی بود که از طریق زبون مقتولین میذاشت...
اما دو پرونده‌ی آخر میتونست یه نشونه باشه، دو مقتول آخر هر دو متولد روستای نونسنگ بودن! جدا از اون زوج پیرمردی که خارج از الگوریتم زوج بودن کشته شده بود متولد نونسنگ بوده!
_ما هزار بار این پرونده‌ها رو خوندیم، چیز مشترکی از توش در نمیاد!

_اوه جیسونگ! از کِی اینجایی؟

_همین الان اومدم، هیونگ گفت شاید به کمکم نیاز داشته باشی.

و بعد رو به روی هیونجین نشست.
_ اون روستا که من و فلیکس رفتیم؟

_خب؟

_میتونی برام اطلاعات پیدا کنی؟ کلا هرچیزی راجع به اون روستا!

_فعلا در همین حد میدونم که یه قاتل سریالی بوده اونجا که ۴ تا از ادم های روستا رو کشته، همین باعث میشه مردم روستا رو خالی کنن. اون قاتل هم دیگه معلوم نیست چی به سرش اومد که قتل ها متوقف شد!

_ بیشتر میخوام، مخصوصا درمورد اون قتلگاهی که اونجا بود، میدونی که چی رو میگم؟

_فلیکس عکسهاش رو بهم نشون داد.

_اون پیرمرد خیلی به قتلگاه اشاره میکرد، انگار فرد بیگناهی اونجا کشته شده! باید یه اتفاق مهمی افتاده باشه...

_خیلی‌خب، تلاشم رو میکنم.

_ممنون میشم.

_حالا تو این پرونده ها تونستی چیزی هم پیدا کنی؟

_بنظرم چان باید یه ملاقات جدید با خانواده های مقتولین داشته باشه، سه مقتول آخر هر سه متولد اون روستا بودن!

_میتونه اتفاقی باشه چون بقیشون نیستن، درواقع تا قبل اینکه بری اونجا و اون اتفاق بیوفته این فکر رو داشتیم.

_اگه یه ربطی با اون روستا داشته باشن چی؟! شاید مادر و پدرشون متولد اون روستا باشن یا چمیدونم پدربزرگشون! کسایی مثل همون مرد میانسال که توسط رونین کشته شده.

_من و سونگمین پیگیر این مورد میشیم. درواقع چان هیونگ این چند مدت درگیر کارای مختلف و پرونده‌ی پدوفیل شده بود وگرنه زودتر از اینها حواسش رو‌ جمع میکرد.

_فقط چان؟

_فکرنکن تنها پرونده‌ای که اینجا برسی میشه پرونده رونینه هیونجین، ما سرمون شلوغ تر از چیزیه که فکرمیکنی!

𝗗𝗥𝗨𝗫𝗬.{ 𝖧𝖸𝖴𝖭𝖫𝖨𝖷 , 𝖢𝖧𝖠𝖭𝖧𝖮 , 𝖢𝖧𝖠𝖭𝖦𝖩𝖨𝖭.}حيث تعيش القصص. اكتشف الآن