اولین سرنخ

84 20 5
                                    

کره ی جنوبی،سئول، باند ققنوس:

مشاور کیم:دست نگه دارید
نوک روان نویس طلایی درست تو یک میلی متری کاغذ متوقف شد.

اخماش تو هم رفت.سرش رو بلند کرد و با چشم های سوالی بهش نگاه کرد.
جونگوک:چخبره مشاور کیم؟

هیج کس حواسش نبود که یه جفت چشم آبی با نگاه نگران و البته حیله گرانه بهشون خیره شده‌.

کیم نامجون با جدیت و خیلی سریع به سمتش اومد و صفحه ی مبایل رو روبروی صورتش گرفت.

با نگاه کردن به صفحه مبایل ،چشم هاش روی کلمات خیره موند:

با نگاه کردن به صفحه مبایل ،چشم هاش روی کلمات خیره موند:

Ops! Esta imagem não segue nossas diretrizes de conteúdo. Para continuar a publicação, tente removê-la ou carregar outra.

(یک تصمیم و یک لحظه .این در دستان شماست که آیا شیطان رانده می شود یا نه . فریب نگاه آبی او همان تلنگریست که پایان شما خواهد بود.
بِلَک)

سعی کرد خودش رو کنترل کنه.نمی دونست Black کیه و مقصودش از این پیام چی می تونه باشه.
نمی خواست سر یه مشت کلمه که حتی معلوم نیست راسته یا دروغ ،معامله رو به هم بزنه.این فرصت خوبی بود که نمی خواست از دستش بده.

جونگوک: جو تو ادعا کردی دارو هایی که امشب معامله کردیم همشون سالمن و از این بابت بهت اعتماد دارم .اما قبل از قرارداد دوست دارم به چشم سلامت دارو ها رو بهم اثبات کنی.
رنگ از چهرش پرید و آرامش چشم هاش پر کشید اما بعد از چند ثانیه دوباره نگاه مکارانه و حیله گرش توی چهرش خودنمایی کرد.
جو: جئون تو با اینکه رئیس ققنوسی اما با این کارت داری به من بی احترامی می کنی .هیچ می دونی الان که اینجا نشستم چند نفر خواهان اینن که به جای تو با من معامله کنن؟
جونگوک: آره خب .اینم می دونم که سلامت این دارو ها برای هیچ کدوم از اون خیلی هایی که می گی مهم نبوده و نیست.
جو:اما تو خودت اون ها رو آزمایش کردی .نمی دونم چی بهت رسوندن که در عرض یه ثانیه تصمیمت عوض شد.
بعد با نگاه خصمانه ای به دنبال کیم نامجون گشت .
غافل از اینکه مرد از ابتدای صحبت ها ،اتاق رو ترک کرده بود تا در ثانیه هایی که رئیسش حواس اون مرد حیله گر رو مشغول نگه داشته ،به دنبال حقیقت بگرده.

با ندیدن مشاور که همه جا در کنار رئیسش بود ،فهمید که نبود او در این ثانیه ها بی شک مربوط به پیامیه که رئیس ققنوس رو از امضای اون قرارداد اونم درست یه ثانیه قبل از موفقیتش در نقشه هاش ،منصرف کرده بود.

Black (bts  ff)Onde histórias criam vida. Descubra agora