_ چون کسته شودم بلیم با تدی بازی تونیم؟♡_♡
_ اوکی شت ...
ام خب باشه پس تو الان به کوکی کوچولو تبدیل شدی؟
_ اوممم من توچولو ام ●_●
_ چند سالته بیبی؟
دستاشو بالا آورد و عدد ۱۰ رو نشون داد
_ سیش سالمه □_□
تهیونگ مبهوت داشت به موجود دوست داشتنی رو به روش نگاه میکرد کدوم آدمی بعد دیدن همچین صحنه ای غش نمیکنه؟
_ اوکی فقط میخواستم بدونی که اگر ذره برای شروع این رابطه شک داشتم دیگه ندارم و قطعا تو متوجه حرفام نمیشی و من دارم یه سری ک.شر میگم
میدونم که دلم میخاد ازت مراقبت کنم
کوکی با حالت وات د فاکی داشت به حرفای مرد گوش میکرد
بعد به پایان رسیدن سخنرانی طولانیش بی توجه به حرفاش پشتشو به تهیونگ کرد و دستشو زیر دستگاه به نظر خفنی که از اول چشمشو گرفته بود برد با حس بادی که به دستش خورد چشماش قلبی شد و با دهن باز به طرف تهیونگ برگشت تا کشف جدیدشو نشون اون هم بده
_ اههههه بیبین !
عین اینگه توی اخلین بادافسار نکنه اینگ تو اینهههه؟
_ اون فقط یه دستگاه برا خشک کردن دستاس یونو ؟
_ میکام!
_ درسته ●_●
_ میگم میکام!!!
_ الان اینو بکنم ببریم با خودمون ینی؟
_ اوم میکام
_ بیب اگر بتونی صب کنی تا فردا یه دونشو تو دسشویی خونم نصب میکنم
اگر تو بخوای تو کل خونه نصبشون میکنم اما الان نمیشه اینو ببریم
_ میکام
تهیونگ جلوتر رفت و جلوش زانو زد تا بند کفشش رو براش بببنده در همون حین به این فکر میکرد که وقتی یه بچه ۶ ساله به یه چیزی گیر میده و اونو میخاد باید چیکار کنه ؟
_ حواسشو با یه چیز خفن تر از اون پرت کن !
گوشیشو درآورد و صفحه بازی هاشو آورد اره درسته اون صفحه بازی داشت همه زندگی کار نیست و آدم باید به فکر تفریحشم باشه
به طرف کوک که همچنان با اشتیاق دستاشو زیر اون دستگاه گرفته بود رفت دستاشو توی دستش گرفت بوسه ای به دستای سفیدش زد گوشیشو تو دستای کوک گزاشت
_ دوست داری بازی کنیم ؟
_ واوووو کوکو از بوسی که تلدی خوسش اومد تو مث ساهزاده هاعی اون ساهزاده هه تو زیدای خکته
_ شاهزادم اگه تو میخای تا همیشه میبوسمت
مث اینکه که تو رویا باشم و تو زیباترین اتفاق چند سال اخیرمی
_ سیبای کفترو دیدی؟
تهیونگ خنده ای به لهجه شیرینش کرد
_ زیبای خفته نه سیبای کفته تکرار کن بیبی اگر بتونی درستشو بگی یه چیزی که دوس داری رو برات میخرم
ESTÁS LEYENDO
little kook
Fanficجونگ کوک یه لیتله ولی به خواطر مرگ پدر و مادرش مجبور میشه همراه هیونگش توی بار کار کنه تهیونگ رئیس بزرگترین کمپانی سرگرمی کره که همراه هیونگاش به بار میره و بارمن بانی فیس توجهشو جلب میکنه و برای همین پیشنهادی بهش میده !! چه اتفاقی برای لیتل این د...
