○|how you do it|○

88 26 8
                                    

BEKHYUN VR:

معذب کننده اگر ادم بود شبیه من می شد
بعد از اون نمایش کمدی که به یکی از بدترین صحنه های زندگیم تبدیل شد حتی نمیتونستم توی صورت چان نگاه کنم

از دستشویی اومدم بیرون و نگاه به چانیولی که جلوی آینه داشت به موهاش حالت میداد نگاه کردم
با اولین تکون خوردنش نگاهم رو سریع ازش گرفتم

از وقتی بیدار شدم جرعت نکردم توی چشم هاش نگاه کنم ؛ بعد از اون نمایش بزرگ

از اتاق که اومدم بیرون مامان چانیول رو دیدم که داره صبحونه میچینه و بابای چانیول هم دستش روزنامه گرفته بود و داشت چاییش رو میخورد

مامان چانیول وقتی نگاهش بهم خورد یک لبخند بزرگ کرد و بهم اشاره کرد که بیام

_ بک عزیزم بیدار شدی ؟!
الان می ری سرکار ؟! بیا اینجا صبحونه بخور

سر تکون دادم و معذب راه افتادم سمت میز و پشت اون نشستم بعد من صدای قدم های اون رو شنیدم

سرم رو آوردم پایین و سعی کردم اصلا نگاهش نکنم و فقط روی غذا تمرکز کنم

¤ مامان از کی بیدار شدی ؟!

مامان چانیول خیلی شیطانی لبخند زد

_ بیدار بودم حتی اومدم بیدارتون کنم ولی با صحنه بدی رو به رو شدم

با همین حرفش سرم رو به قدری دادم زیر میز که مطمئنم اگر کسی من رو میدید با یک معلول ذهنی اشتباه می گرفت

قدرت جوییدن غذای توی دهنم رو هم نداشتم و دلم میخواست تا جایی که میشه جیغ بکشم

¤ مامان بسه

مامان چانیول دستش رو به معنی تسلیم بالا برد

¤ در ضمن صدای شما با اینکه در ها عایق صدا هستن مطمئنم تا پایین این ساختمون رفتن حداقل جلوی من این کار رو نکنید

مامان چانیول با طعنه به چانیول گفت

_ هی اصلا مگه حق ندارم مگه نمی بینی دارم تمام حواسم رو روی بابات میزارم اصلا میشه روی صدا تمرکز کرد؟!
البته راست میگی خودت تعریف کن چطور بی صدا انجامش میدید؟!

جمله آخرش رو خیلی شیطانی گفت و ایندفعه دیگه به انداختن سرم قناعت نکردم و از پشت میز بلند شدم و با گفتن "ممنون" سریع به سمت اتاق رفتم و قبل رسیدن به اون صدای چانیول رو شنیدم که تهدید وار "مامان" رو تکرار کرد

رفتم به سمت اتاق لباس های چانیول و یک دست لباس از لباس های کوچیکش که بهم داده بود رو ست کردم و پوشیدم

بعد به سمت تخت رفتم و گوشیم رو برداشتم

پیام از مامان

با دیدن اسم مامانم با استرس به صفحه نگاه کردم
فهمید!؟
روی پیام کلیک کردم و رمز رو زدم و با دیدن پیام مامانم کل بدنم یخ کرد

SOMEONE  SAVE PARK FROM HIS NEIGHBOR Donde viven las historias. Descúbrelo ahora