Red Alpha 16

160 49 14
                                    


استرس چیزی بود که بکهیون باهاش بزرگ شده بود ،اولین بار چیز عجیبی به اسم استرس رو زمانی تجربه کرد که وقتی مادرش برای رسیدگی به مشکلات امگاها خونه نبود مخفیانه از خونه بیرون زد تا توی جنگل اطراف محدوده مسکونی بگرده و اون زمان حتی هنوز ۶سالش هم نشده بود ،اون روز بکهیون خیلی سریع گیر افتاد و یادگرفت باید اساسی مراقب چشم هایی که ممکنه هرگوشه ببیننش باشه مخصوصا بتای همسایه که بشدت هم فوضول بود هربار با اینکه هنوزم استرس میگرفت اما توی کارش پیشرفت میکرد و خیلی وقتا عملا گیر افتادنش محال بود ،البته به شرطی که یه خرابکاری اساسی بار نمیاورد.
سطح بالاتر استرس رو وقتی احساس کرد که داشت واسه فهمیدن ماهیت گرگش پشت پرده های چرمی اون چادر جهنمی جون میداد و تا خیس کردن خودش یه قدم فاصله داشت ،اما شرایط زندگیش قرار نبود هیچوقت به محدوده امن برسه و الهه ماه قرار نبود دست از عوضی بازی برداره پس هربار یه بدبختی جدید سرش هوار میکرد تا حتی وقت سر خاروندن هم نداشته باشه.
حضور یونگچول برای بکهیون نه یه تفریح بود و نه یه بازی ،این یه جنگ اعصاب پر استرس واقعی بود تا بکهیون همیشه و همه جا حتی از سایه خودش هم بترسه ،بکهیون از گیو هیونگ ممنون بود که کمکش کرده تا انقدر قوی بشه تا دیگه جلوی اذیت های اون حرومزاده کوتاه نیاد.
اون آلفای بد اخلاق و جدی فقط یه پوسته سخت بود و بکهیون نمیدونست این چه جادوییه که باعث میشه اون مرد انقدر باهاش مهربون تا کنه ، سونگ‌گیو هیونگ یا جوری که تاکید داشت مربی کیم صدا بشه اما بکهیون طبق معمول به حرفاش گوش نمیداد روش هایی که برای یه آلفای ریزه میزه مثل بکهیون جواب میداد تا یه غول هم سایز یونگچول رو از پا دربیاره رو بهش خیلی دقیق یاد داده بود و به جونگین هم سفارش کرده بود تا باهاش تمرین کنه پس بکهیون از پس خودش بر اومده بود و توبیخ و هشدارهای سونگ گیو باعث شده بود یونگچول زیاد اطراف بکهیون آفتابی نشه و دفعه آخری که باهاش روبرو شده بود بکهیون حداقل برای یه هفته به لطف گوشت عملا له شده رونش نمیتونست درست راه بره یا از شر صورت کبودش خلاص بشه اما بلاخره دخل اون حرومزاده رو یه بار برای همیشه آورده بود با یه تکنیک ویژه مچ اون آلفای احمق رو با صدای ترق بشدت دلچسبی شکسته بود و بلاخره زنگ پایان این مبارزه مسخره که سال ها بود کش پیدا کرده بود با موفقیت بکهیون به صدا در اومده بود و یونگچول با اینکه هنوز عجیب نگاهش میکرد اما دیگه هیچوقت جلو نیومده بود گرچه با گندی که اون آلفای احمق و به درد نخور زده بود ورق اساسی برگشته بود.
بکهیون هیچوقت اون روز رو فراموش نمیکرد زمانی که یونگچول مست و پاتیل به یه امگای هیت شده با یه مارک درشت روی گردنش حمله کرده بود و قصد آسیب زدن بهش رو داشت و امگا فقط میشه گفت واقعا خوش شانس بود که نگهبانا به موقع برای نجاتش و گیر انداختن آلفای وحشی شده سر رسیده بودن.
همه چیز بعد از اون اتفاق خیلی سریع پیش رفته و دست به دست هم داده بود تا در مقابل چشم های پر از تعجب و نفرت مردم پک یونگچول با یه لگد محکم در کونش که بکهیون خیلی دوست داشت خودش کسی باشه که اونو شخصا توی تخم هاش میزد از دروازه بزرگ به بیرون پرت شده بود و این آخرین بار بود که بکهیون اون حرومزاده رو میدید و همینطور اولین باری بود که شاهد یه اخراج از پک بود.
گرچه هنوزم کیونگسو مشکوک بود که یونگچول بخاطر رنگ موهای اون امگا بهش حمله کرده اما کسی اینو جدی نمیگرفت ،به هرحال یونگچول تمام عمرش دردسر ساز بود و همه میدونستن یه روز بلاخره گند کارهاش درمیاد.
بعد از گم و گور شدن یونگچول مقام هیولای اول زندگی بکهیون تعلق گرفته بود به "یوجو" امگایی که باعث شده بود بکهیون توی دوره بلوغش زیادی استرسی رشد کنه البته نه اینکه کنار یوجو حس بدی داشته باشه ولی خب اون امگای فسقلی خوب بلد بود ازش نقطه ضعف بگیره و باهاش تهدید کنه و این موضوع برای بکهیونی که عملا کل زندگیش توی نقطه ضعف های مربوط به سرکش بودنش خلاصه میشد یکمی زیادی شبیه قدم زدن روی لبه تیغ بود.
اما هیچ کدوم از اون شرایط جهنمی با چیزی که الان بکهیون ۱۷ ساله حس میکرد حتی برابری هم نمیکرد استرسی که توی این لحظه داشت یه سطح غیرقابل درجه بندی بود.حتی از وقتی داشت سال گذشته از جشن نامزدی سوهو فرار میکرد هم بدتر بود.
استرس الانش یه جورایی هم ترسناک بود و هم شیرین ،استرس پا گذاشتن یه بیون جدید به دنیا ،البته که این میترسوندش اونم الان که شرایط بیرون از پک هر روز بهم ریخته تر میشد اما حس قشنگی هم داشت که قرار بود عمو بشه ،عموی یه توله گرگ خوشگل به زیبایی مادر و پدرش ،حالا نه اینکه سوهو خیلی خوشگل باشه ها نه اصلا و ابدا اما جوهیون بشدت خوشگل بود پس بکهیون امیدوار بود توله برادرش به مادرش شبیه باشه تا بابای از دماغ فیل افتاده اش.

Red Alpha 🐺🌙Where stories live. Discover now